فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

۲۱ مطلب با موضوع «نگارش‌ها ✒ :: غرب‌نگاری» ثبت شده است

در نظرات ذیل چند یادداشت که اخیرا و مرتبط با جنگ ترکیبی نوشته شده بود یک مسئله و سوال وجود داشت؛ آنهم این که "چرا این قدر دشمن دشمن می‌کنید؟" و یا اینکه کو دشمن؟ چرا تقصیرات را گردن دشمن می‌اندازید؟ چرا ناکارآمدی را قبول ندارید و از این قبیل.

در این یادداشت می‌خواهم از منطقی که در پس اندیشه خود دارم بنویسم؛ همان اندیشه و منطقی که باعث می‌شود نقش دشمن در تحلیل‌هایم پررنگ باشد.

ایرانِ اسلامی یک چالشی بزرگی دارد با مستکبرین، با دنیای استکبار؛ به این چالش و درگیری باید نگاه کلان داشت.

مشکل استکبار با جمهوری اسلامی این است که اگر جمهوری اسلامی، «پیشرفت» کند، رونق بگیرد، در دنیا بدرخشد، منطق «لیبرال‌دموکراسی» دنیای غرب باطل خواهد شد.


چرا «لیبرال‌دموکراسی» برای مستکبرین اینقدر اهمیت دارد؟

با منطق لیبرال‌دموکراسی، غربی‌ها توانستند حدود سه قرن همه‌ی دنیا را غارت کنند؛ یک جا گفتند اینجا آزادی نیست، وارد شدند؛ یک جا گفتند دموکراسی نیست، وارد شدند؛ به بهانه‌ی ایجاد دموکراسی و به بهانه‌هایی مانند این، اموال آن کشور را، خزائن آن کشور را، منابع آن کشور را غارت کردند بردند؛ اروپای فقیر ثروتمند شد، به قیمت به گِل نشستن بسیاری از کشورهای ثروتمند مثل هند. اگر کمی از تاریخ هند بخوانید و کمی هم از اوضاع امروز هند مطلع باشید، خواهید فهمید که این بدبختی و بی‌چارگی امروز هند از کجا ناشی می‌شود. اگر علاقه داشتید کتاب سه جلدی «نگاهی به تاریخ جهان» اثر نهرو را بخوانید.

یک نمونه دیگر که با همین منطق توسط مستکبرین نابود شد، همین کشور همسایه؛ افغانستان است. به بهانه‌های واهی ۲۱ سال دزدیدند و بردند و کشتند و نابودکردند و در نهایت هم مفتضحانه مجبور به ترک آنجا شدند.


حال اگر یک حکومتی و یک نظامی در دنیا به وجود بیاید که منطق «لیبرال‌دموکراسی» را رد کند و با یک منطق واقعی به مردم کشورش هویّت بدهد، آنها را زنده کند، آنها را بیدار کند، آنها را قوی کند و در مقابل لیبرال‌دموکراسی بِایستد، واضح است که این خود باعث شکست لبیرال‌دمکراسی است و مایه دلگرمی مستضعفین؛ و نظامی که با «پیشرفت» و موفقیت‌ِخود  آن‌منطق را درهم خواهد شکست، جمهوری اسلامی است.


لیبرال‌دموکراسی بر پایه‌ی «نفیِ دین» بنا شده بود، و جمهوری اسلامی بر پایه‌ی «دین» بنا شده؛ آنها ادّعای مردمی بودن کردند، و جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه یک «نظام مردمی» است. یک 
دلیل و شاهد هم برای مردمی بودن همین است که بعد از رحلت امام تا امروز، دولت‌هایی که در جمهوری اسلامی سر کار آمدند، هیچ دو دولتی از لحاظ فکری شبیه هم نبودند. یک دولت آمده، دولت بعدی با یک تفکّر دیگری سرِ کار آمده است.


مشکل غرب و استکبار با جمهوری اسلامی این است که جمهوری اسلامی در حال «پیشرفت» است، رونق میگیرد، و این پیشرفت را همه‌ی دنیا می‌بینند و به آن اعتراف میکنند و این برای غرب غیر قابل تحمّل است؛ این ریشه اصلی چالش و درگیری است؛ هرچند که در داخل هستند کسانی که تحت تاثیر تبلیغات این پیشرفت را نمی‌بینند و یا منکر آن هستند. این تحریم‌ها و این فشار‌ها هم به خاطر پیشرفت ایران است به خاطر قوی شدن ایران است، به خاطر ترس از ایران قوی و پیشرفته است؛ ایران قوی و پیشرفته که باعث تضعیف منطق و ابزار چپاول استکبار می‌شود. پس  چالش اصلی چالش «پیشرفت و عقبگرد» است. و خط مقدم این دشمنی هم آمریکا است.


چند نمونه از پیشرفت‌ها:
در همین چند هفته‌ای که اکثرا به مشغول به اغتشاشات بودیم، چندین پیشرفت در عرصه‌های مختلف داشته‌ایم که در ادامه اشاره‌ای به بعضی از آن‌ها می‌کنم؛ از شما تقاضا دارم منصفانه به این موارد را در ذهن خود مرور کنید و بگویید کدام یک از این‌ها پیشرفت نیست!
یکی از پیشرفت‌های بزرگی که در همین چند هفته رقم خورده است؛ 
دستیابی دانشمندان ایرانی به روشی جدید برای درمان سرطان خون می‌باشد، پیشرفت بعدی بومی‌سازی یک دستگاه کلیدی برای چاه‌های نفت و گاز، اقدام مهم بعدی افتتاح خطّ آهن بخش مهمّی از بلوچستان که در واقع خط شمال به جنوب است، خلیج فارس و عمان را به خزر وصل می‌شود، یک پیشرفت که باعث سوزش زیادی برای دشمنان داخلی و خارجی شده است راه‌اندازی پالایشگاه فراسرزمینی است، شش نیروگاه برق در همین چند هفته بهره‌برداری شده است، اگر به یاد داشته باشید همین چند سال اخیر دولت قبل در تابستان مشکل برق داشتیم و گاها در زمستان مشکل گاز. یکی از بزرگ‌ترین تلسکوپ‌های جهان در همین روز‌هایی که ما مشغول به «زن، فحشا، هرزگی» بودیم، رونمایی شد. از موشک ماهواره بر رونمایی شد. اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید همین موشک هایپرسونیک را سرچ کنید و ببینید این چه فناوری است که به آن دست‌یافته‌ایم و وجدان‌تان را قاضی کنید که این‌ها پیشرفت هست یا نه؟!


منکر مشکلات نیستیم!
و البته که در واقعیت جامعه مشکلات هم هست؛ و عمده هم مشکلات اقتصادی هست و 
مهم‌ترین مشکل ما هم امروز مشکل اقتصادی است؛ چنانچه مشکل اقتصادی اختصاص به ایران ندارد البته شرایط ایران متفاوت است. و البته که دهه‌ی ۹۰ به لحاظ اقتصادی، وضعیت خوبی نداشتیم ولی از طرفی نباید تلاش‌هایی که در حال انجام است برای بهبود وضعیت اقتصادی را منکر شد، این بی‌انصافی است. و برای رفع این مشکل اقتصادی باید تلاش کرد اتفاقا باید همه بیایند پای کار حل این مشکل.


و امّا وظیفه در این مقطع چیست؟
فکر می‌کنم وظیفه در این مقطع کاملا روشن باشد؛ اینکه نقطه‌ی کلیدی «پیشرفت» است، و ایران اسلامی پیشرفته و قوی راه حل تمام چالش‌ها است؛ اینکه صحنه‌ی جهاد و مبارزه امروز، پیشرفت است؛ با مرور دوباره‌ی قلم‌فرسایی‌های بالا به این‌ نتیجه می‌توان رسید.
امروز باید به هر نحوی و در هر زمینه‌ای که امکانش را داریم مشغول پیشرفت و ساختن ایران شویم؛ ساختن ایران قوی و پیشرفته؛ و از طرفی هم باید پمپاژ امید کرد؛ چرا که نه تنها مبارزه خود نیازمند «امید» است بلکه دشمن برای مانع پیشرفت شدن، در حال ایجاد ناامیدی و یاس است؛ پس یک از صحنه‌های مبارزه می‌شود ایجاد امید و مقابله با ناامیدی‌ها. امید‌هایی که منجر به پیشرفت همه جانبه‌ی ایران اسلامی بشود؛ که جان مایه پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی، اراده‌ی ملی و مردم‌سالاری است.

شهید آرمان علی‌وردی زیر شکنجه، علی ورد زبانش بود. عمّار دارد این خاک، اما علی تمّار هم می‌خواهد. «سرِ خُمّ می سلامت» می‌گفت آنگاه که میثم، سرِ چوب‌پاره سرخ می‌کرد. منصور می‌داند زبانِ سرخی که سرِ سبز به باد دهد، آرزو و «آرمان» ماست. اینجا ایران است و وقتی خواصّ پیر در دفاع از حق لکنت می‌گیرند و نطق نمی‌زنند، نطق شیربچه‌‌ها باز می‌شود. بر شاخه‌های سرو تناور انقلاب، جوانه‌های نو جای برگ‌های پلاسیده را می‌گیرند. ملتی که ریشه در دشت شقایق دارد را از داغ جوان می‌ترسانند! اهل خباثت چه می‌فهمد که ما با شهادت زنده‌ایم. تَرَکه‌ی داعش کجا می‌داند که شهادت، ماتَرَک ماست.


آنها که آشیانه بر دهانه‌‌ی آتشفشان دارند، با واژه‌ی «براندازی» با ما شوخی می‌کنند. روی زمین تور «مجازی» پهن می‌کنند و نمی‌دانند که آشیانه‌ی عنقا بلند است. فرعون هم به موسی (ع) می‌گفت: «عصایت فتوشاپ است»؛ زیرِ آب کردن سر عوامل داخلی موساد که دیگر معجزه‌ی باهره نمی‌خواهد. بُرد رسانه‌ای فقط «پیام عاشورا» که زمان، فرکانس آن را تضعیف نه بلکه تشدید می‌کند؛ پروپاگاندای یزیدیان زمان ما که «نویز» هم نیست. باطل، کف روی آب است و حباب فتنه‌اش به پُفی می‌ترکد اما تایتانیکِ غرب را امواج انقلاب ما غرق خواهد کرد.


مصدق گواه است که لانه‌ی جاسوسی شیطان بزرگ را باید قبل از مرداد ۳۲ می‌بستیم، نه در آبان ۵۸. تومور سرطانی اگر زود خارج نشود، در دیگر ارگان‌های بدن میزبان ریشه می‌دواند. جمهوری اسلامی امروز مشغول شیمی‌درمانی است تا خود را از دست تربیت‌یافتگانِ پشت میز نشین غرب و شرق آزاد کند. افول آمریکا از آنچه در رسانه‌ها می‌بینیم، نزدیک‌تر است. ما اما تازه میخمان را در عالم کوبیده‌ایم. ما، خودمان «مرگ بر آمریکا» هستیم.


یادداشتی از زهرا محسنی‌فر


انسان امروز بر یک «فریب عظیم» می‌زید و بزرگ‌ترین نشانه‌ی این حقیقت آن است که خود از این فریب غافل است. 

می‌انگارد که آزاد است؛ امّا از همه‌ی ادوار حیاتِ خویش دربندتر است؛ 

می انگارد که فکر روشنی دارد؛ امّا از همه‌ی ادوار حیات خویش در ظلمت بیشتری گرفتار است.

آزادی در نفی همه‌ی تعلقات است جز حقیقت که عین ذات انسان است.

شهید آوینی

امروز فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، فقط برای انتقال پیام‌های ساده و یا محتوا نیست، بلکه رسالت‌ش حکمرانی است. امروز صاحبان پلتفرم‌ها برای خود شأن حکمرانی قائل‌ند، چون فضای مجازی چنین قدرتی را دارد. فکر نکنید در حال استفاده یا تولید محتوا هستید!

مستند «معضل اجتماعی» را قبلا معرفی کردم و همچنین لینک دانلود آن را هم گذاشته بودم . توصیه می‌کنم این مستند را از دست ندهید؛ اگر به هر نحوی از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنید، دیدن این مستند برای‌تان ضروری است.

پیرمردی در فرودگاه می‌گفت: آمریکا ما رو بدبخت کرده!
گفتم:‌ چه‌طور؟ چی‌کار کرده؟

گفت: دخترم رو فرستادم برای درس خودن آمریکا، الان می‌خواد استخدام ناسا بشه، بهش می‌گم اونجا موشک می‌سازی می‌زنی توی سر ما! ولی باز هم مغزش رو شستشو دادن می‌خواد استخدام بشه! 

پیرمرد بسته‌ای هم به دست داشت که می‌گفت این‌ها هم کشک است؛‌ هوس کشک کرده است،‌ می‌خواهم برایش بفرستم. 

از اصالت‌ها، این اندازه را حفظ کرده بود؛ کشک. به نظرم لازم بود به‌همراه کشک، کمی هم زرشک برایش می فرستاد، نظر شما چیه؟


بعدا‌نوشت:
    شخصی در نظرات گفته بود که داستان‌سرایی بلد نیستی! البته به خاطر توهین در نظرات، نظرش تایید نشد؛ اول بگویم که بله داستان گفتن اصلا بلد نیستم، اگر مخاطب این وبلاگ باشید، کاملا مشهود است، ولی این جریان هم کاملا واقعی بود.
گفته بودی کسی که در ناسا کار می‌کند، وقت غذا خوردن هم ندارد؛ فقط یک کلمه با لبخند بگویم که عاشق تصورات و تخیّلاتت شدم!

 با «جریِ تمدنی» می‌توان از مسائل جزئی تحقق یافته تمدنی گذشته به ویژه تمدن پیشین اسلامی به روح این مسائل و معانی ساری در پس زمینه آنها دست یافت و بر مورد جزئی کنونی و مورد نیاز شرایط حمل کرد.

در این پست اینستاگرام، استاد یزدان‌پناه در خصوص جری تمدنی بیشتر توضیح می‌دهند؛ کسانی که دغدغه تمدن‌سازی و علوم انسانی دارند این مبحث را از دست ندهند.

در دانمارک کتابخانه‌هایی وجود دارد که می‌توانید به‌جای کتاب، فردی را امانت بگیرید و به مدت 30 دقیقه به داستان زندگی او گوش دهید. هدف مبارزه با تعصبات است. 

هر شخص یک عنوان دارد - "بیکار"، "پناهنده"، "دو قطبی" و غیره. - اما با گوش دادن به داستان آنها متوجه می شوید که چقدر نباید "کتاب را از روی جلد آن" قضاوت کنید. 

این پروژه خلاقانه و درخشان در بیش از 50 کشور جهان فعال است. نام آن "کتابخانه انسانی" است.

▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
اینکه چقدر واقعیت داره و چقدر از آن استقبال شده و در عمل چقدر مفید بوده رو نمی‌دونم و کاری هم بهش ندارم، ولی اصل کار و ایده خیلی برام جالب و تامل برانگیز بود به خصوص برای من که از طرف‌داران شدید استفاده از تجربه‌های دیگران هستم؛ تجربه‌ها را شنیدن، چندبار زیستن است!

رهبرانقلاب‌اسلامی:

فرهنگ و سبک زندگی یک رکن قدرت است. اگر چنانچه [یک ملّت] از لحاظ سبک زندگی، تابع و اسیر دیگران و تابعِ بدونِ رأی و نظرِ دیگران باشند و فرهنگ مستقرّ خودشان را نداشته باشند، طبعاً این ضعف شدیدی در قدرت ملّی است.

 ۱۴۰۰/۱۲/۱۹

چرا مقر فرماندهی مختل است و چرا فرمان آتش به اختیار صادر شد و چرا از بازسازی ساختار فرهنگی سخن می گوییم؟

خطاب بیانیه گام دوم به چه کسانی است؟ و چه مطالباتی دارد؟


بازسازی مقر فرماندهی وظیفه کیست؟ همان مقرّی که به دلیل اختلال در آن، فرمان آتش به اختیار صادر شد!

چه کسی می خواهد ساختار فرهنگی کشور را تحول بخشد؟


امیرمومنان علی (ع) چگونه بسیاری کارها مانند اجرای عدالت، تغییر فضای فرهنگی و آماده کردن مردم برای جنگ را در دوران حکومت خود انجام می داد؟ 


شما را به مطالعه یک مصاحبه دعوت می‌کنم و خوش‌حال می‌شوم نظرات شما را در خصوص این مصاحبه بخوانم.


خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی)
پایگاه خبری قدس آنلاین


بحران امروزه بشر، پوچی است؛ چون از جاودانگی و ابدیت به دور مانده است! بشر حضور در ابدیت خود را فراموش کرده است، و زندگی را کوچه بن بستی می‌بیند که به هر سمت برود به بن‌بست می رسد؛ لذا ناچار است برای کم کردن سردی زندگی، دلخوشی دروغین بسازد. 

هشدار مهم آقای میرباقری :
خطرناک ترین پدیده ای که میتونه اتفاق بیفته در پساکرونا این است که.....

بزرگترین مزاحم طرح آندلس سازی...

توطئه است....

شدیدا توصیه به تماشای کلیپ.

خیلی دوست‌دارم بعد از تماشای این کلیپ، نظرتان را بدانم.

قبلا در مورد تکنولوژی، کتاب‌هایی پیشنهاد داده بودم؛ مثل کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ و یا کتاب گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی و همچنین احساس می‌کنم که از کتاب‌های مینیمالیسم دیجیتال و کار عمیق هم برای‌تان حرف‌هایی زده باشم -پست‌هایش را پیدا نکردم!- به هر حال در این دوران که بعضی‌ها می‌گویند از عصر اطلاعات و انفجار اطلاعات گذشته‌ایم و به عصر ضد اطلاعات -اطلاعات دروغ- رسیده‌ایم این قبیل مباحث در غرب زیاد مورد بحث و توجه است. و البته خوب طبیعی است که آن‌ها که زود‌تر به این تکنیک‌ها دست‌یافته‌اند، زود‌تر هم با معایب و مشکلات آن برخورد داشته باشند؛ امّا اینکه ما این مشکلات را همین حالا نمی‌بینیم و گمان می‌کنیم که باید خودمان به مشکل برخورد کنیم تا بعد در مورد آن تصمیم گیری کنیم، جای بسی تعجب است! چرا که از طرف دیگر می‌گوییم که باید تکنولوژی را از غرب بگیریم و در نگاه افراطی‌تر می‌گویند که باید مدرنیته را از غرب بیاوریم. و اصلا متوجه مشکلاتی که مدرنیته پدیدآورده است نیستند.

مستند معضل اجتماعی هم از این قبیل مباحث است که شدیدا شما را به تماشای آن توصیه می‌کنم. از نان شب آن را واجب‌تر می‌دانم. حال خود دانید. البته در مورد این مستند باید این را بگویم که ریتم تندی دارد و از آن دسته فیلم‌هایی نیست که بشود با لم دادن جلوی تلویزیون و احیانا تخمه شکستن تماشا کرد؛ بلکه باید به صفحه نمایش میخکوب شد. تا به‌حال چندین مستند درباره جنبه‌های مختلفی از تاثیرات منفی فضای مجازی به خصوص شبکه‌های اجتماعی و سوشال مدیا‌ها بر روی زندگی انسان‌ها ساخته شده‌اند، اما هیچ‌کدام این‌قدر کلی به موضوع نگاه نمی‌کردند.

هر چند این مستند را نتفلیکس که یک شرکت رسانه‌ای حامی دموکراتهاست یا بهتر بگویم دموکرات‌ها این شرکت رو حمایت می‌کنند و این مستند کاملا در جهت برآوردن یک هدف سیاسی و به قصد تخریب ترامپ تهیه و تدارک دیده شده، اما فارغ از این مسئله مشتمل بر محتوایی متنی از زیست امروز آمیخته ما با شبکه‌های اجتماعی است. اگر هم می‌گویید به این شدت هنوز در جامعه ما زیست آمیخته با شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد که البته من تا حدی منکر هستم ولی باز هم می‌گویم باشد، این فردای ما را نشان می‌دهد. فردایی بسیار نزدیک که شاید بهتر است بگوییم بعداز ظهر  یا شب ما را نشان می‌دهد. و آنچه ما در پیش داریم دیگرانی آن را تجربه کردند. البته در خود همان غرب هم آن چنان این تفکر رواج پیدا نکرده است و در حد گفتمان باقی مانده است و هنوز راه در پیشرو دارد تا به خواسته جمعی و انقلاب برسد.

برای مطالعه بیشتر و بهتر در مورد این مستند به این مقاله از روزنامه فرهیختگان نگاهی داشته باشید. هر چند می‌دانم اگر مستند را تماشا کردید آنچنان در بهت فرو می‌روید که ناخواسته به سمت این مقاله کشیده می‌شود تا کمی بیشتر از آن بدانید. امّا به هر حال اگر هنوز تحریک به تماشای این مستند نشده‌اید، این مقاله را بخوانید.

و سخن آخر اینکه اگر این مستند را دیدید به این نکته هم توجه داشته باشید که چه کسانی این مستند را ساخته‌اند و چه کسانی این حرف‌ها را می‌زنند؟ توجه داشته باشید که سنت‌گرایان نیستند که این مستند را ساخته‌اند بلکه این مستند با پشتیبانی دموکرات‌ها ساخته شده است. یعنی خودشان می‌گویند که چه بلایی بر سر جامعه بشریت آورده‌اند.


در پایان خواهشم از دوستانی که این مستند را دیدند -چه بعد از این پست و چه بعدا- این است که حتما نظر خودشان را برای من هم بفرستند. برایم مهم است. ممنون!

تازه مستند ایکسونامی رو تموم کردم و توی شُک هستم.

حتی نمی‌دونستم معرفی و توصیه به دیدنش کار درستی هست یا نه؟ البته خود مستند گفته که +۱۸ هستش. امیدوارم که از توصیه به تماشای اون پشیمون نشم. اگه شما به توصیه من این مستند رو دیدید و پشیمون شدید بهم خبر بدید.

از نقد فیلم چیزی سردر نمی‌یارم چه برسه به این که مستند هستش، ولی می‌تونم بگم که کار بود که آدم رو خیره خودش میکنه!

چیزی که احساس می‌کنم مستند بهش نپرداخته بود علت‌های این سنامی بود و همچنین دست‌های‌ پشت پرده.

پیشنهاد میکنم دوستان وبلاگ‌نویس بعد از تماشای این مستند یه پست درموردش بنویسن، حتی شده یه جمله. و باعث خوش‌حالی من هستش که لینک پست رو توی نظرات بفرستن تا من هم بخونمش.


تماشای رایگان ایکسونامی در فیلم‌گردی

کانال مستند ایکسونامی

برداشتی از صحبتهای استاد عابدینی در باره سیلی محکم سپاه به ارتش تروریستی آمریکا:


** سپاه در ضربه بشدت مهلکی که نه فقط به پایگاه عین الاسد بلکه به تمام هیمنه آمریکا و حتی تمدن غرب زد نکاتی بشدت قابل تامل است، که اگر نشناسیم خودمان به دست خودمان پیروزی را تبدیل به شکست کردیم

۱)  اولا این حمله موشکی آنقدر برای اونها مهلک بوده که بیش از ۴۰۰ کشته و زخمی داشته و چندین امبولانس هوایی و هواپیما زخمی های تروریست هاشون رو به اسرائیل و آلمان بردند و بسیاری از تجهیزاتشون نابود شد و این رو بدونید که اگر چیزی نبود خودشون بارها با رسانه هاشون فیلم و عکس منتشر می کردن که ضربه ای به ما وارد نشده 

۲)  بعد از ۷۰ سال که هییچ کشوری جرات حمله به پایگاه های آمریکایی رو نداشته حتی مثل ژاپن بعد رفراندوم برای خروج نیروهای آمریکایی میگه من جرات اخراج نیروهای آمریکایی رو ندارم ، ایران اعلام می کنه که من انتقام می گیرم و همه جهان می بینه و اونها تهدید می کنن که اگر بزنی می زنم ولی ایران در آمادگی کامل اونهاتمام حیثیتشون رو لگدمال میکنه و بعد نه تنها جرات عکس العمل ندارن بلکه رسما میگن بیایید حرف بزنیم

۳)  این ضربه فقط ضربه موشکی نبود، بلکه عین الاسد بزرگترین پایگاه جنگ الکترونیک آمریکاست که مجهز به پیشرفته ترین سیستم های جنگ الکترونیک است .معروف است که چشم آمریکاست برای رصد ایران، اردن، سوریه و عراق و ...که با قدرت بالا می تونستن یکی از موشک ها را منحرف کنن و به مناطق مسکونی دیگر بخورد و بعد تمام ماجرا بر عکس بشه اما حتی یک تیر شلیک نشد چون سیستم جنگال ایران تمام سیستمهای الکترونیکشون رو از کار انداخت و تمام پهبادهاشون ارتباطهاشون باهم قطع شد و تمام سیستم پاترویتشون تشخیص حمله نداد با اینکه در آمادگی کامل بودند ...یعنی به لحاظ نظامی در کوری کامل بودند 

۴)  این ضربه که به اینها وارد شد اگر خوب بهش توجه کنیم از یک طرف اعتماد تمام شرکای آمریکا رو از بین برد.چرا؟ چون می گن وقتی ایران خودشون رو زد و اینها کاری نتونستن بکنن و فقط لاف زدن ما رو بزنن که دیگه هیچ...

دوما تمام مجاهدین رو در تمام دنیا بر علیه اینها مستحکم کرد که قدرت آمریکا واقعا پوشالیست و غلطی نمی تونه بکنه

۵) اون بیانیه مستحکم سپاه که اینقدر عاااالی بود که از خود حملات محکم تر و موثرتر بود؛ وقتی اشاره می کند که از خاک هر کشوری بر علیه ما اقدام شود آنجا را می زنیم و حق خود می دانیم 

یا آنجا که سردار حاجی زاده می گوید از پایگاه ۴ کشور در شهادت حاج قاسم مشارکت بود و حق خود می دانیم هر کدام را بخواهیم بزنیم یا حضور سردار سپاه با پرچم های کل جبهه مقاومت یعنی تازه آغاز راه است

اینها بردش به لحاظ جنگ روانی آن چنان بالاست که اثرش به مراتب بالاتر از حمله موشکیست



⁉️ اما حالا بهترین کار برا آمریکا چیه؟ 

دو روز پیش آقا فرمودن که دشمن رو باید شناخت...

خب اینها باید کار را برعکس کنند و دستگاه عمله فضای مجازیشون کار را برعکس کنه مثلا بگن اینها هماهنگ شده، یا کشته نداده، یا ....و این شایعات اگر از دهان مومنین انقلابی گفته بشود باور پذیر است و الا مادامی که در مومنین رسوخ نکند اثر ندارد

هیچ چیز بدتر از این نیست که خودمان با دست خودمان ارزش بسیاااااار بالای این ضربه مهلک رو پایین بیاوریم

اگر بدانیم چه اتفاقی افتاد با همین ضربه محکم سیلی کار آمریکا تمام است مگر اینکه از درون خودمان به جنازه آمریکا با این شایعات نفس بدهیم

خوارج هم آماده عملیات استشهادی بودند اما بصیرت نداشتند و شد آنچه شد.....


آقا فرمودند شجاعت و تدبیر ...بعضی فقط شجاعت دارند و بعضی مثلاااا فقط تدبیر اما با تدبیر و شجاعت عاااالی سپاه با همین یک سیلی کافیست آمریکا از منطقه برود هرچند ما آمادگی برای هر نقشه ای را داریم


اگر قدر نعمت ندانیم اون وقت......

منبع

قبلا از این‌که این پست را بخوانید پست قبلی را هم بخوانید که به خاطر فاصله زمانی کمی که بین انتشار دو پست هست، از آن غفلت نشود(+)


امّا برویم سراغ اصل مطلب؛

از امروز صبح که خبر شهادت سردار دلها تایید شد، خیلی از رسانه‌های اجنبی و آن‌ور آبی، و همچنین نیروهای این‌ور آبی جنگ‌روانی دشمن، با بحث از جنگ و صلح قصد دارند که فضا را منحرف کنند.

حتی خیلی از دوستان بلاگر هم دچار انحراف شدند! حال چه از روی بی‌بصرتی و یا ساده انگاشتن مسئله و یا از روی عناد و همکاری با دشمن و یا به خاطر فریب خوردگی و ...

به هر حال به هر دلیلی دوستان بلاگری هم مبتلا شدند؛ لذا بر خود واجب دانستم که بگویم:
ترامپ علیه ایران حرکتی جنگی نکرده است که بحث جنگ و ویرانی‌های جنگ جایی داشته باشد و نیازی به توصیه صلح نیست. (البته جنگ اقتصادی هست)

نه اصلا و به هیچ وجه ترامپ بزدل جرئت حرکت جنگی ندارد، می‌بینید که حالا هم عین موش در لانه خود مخفی شده و نشست خبری خود را لغو کرده.

ترامپ مثل یک ترسو از پشت #ترور کرده. مثل فرقه‌های رجوی و داعش و ...

و این انتقام خون سردار که به فرموده‌ی رهبر انتقام سختی هم خواهد بود، ربطی به جنگ و صلح جهانی ندارد. ما انتقام‌مان را از استکبار جهانی خواهیم گرفت، حال اگر دل بستگان به استکبار نگران مقام خود هستند بهتر است چاره‌ای دیگر بجز صلح جهانی پیدا کنند.

در سال ۲۳ میلیون ایرانی به مشهد می‌روند و همچنین ۴ میلیون از خارج از کشور عازم مشهد می‌شوند. این امر باعث شده تا صاحبان قدرت و سرمایه طمع‌ورزی کنند. و بخواهند با خدعه از این فرصت استفاده کنند و به ثروت اندوزی هرچه بیشتر بپردازند. تفکر سرمایه‌داری که برای اهداف خود از هر چیزی سوء استفاده می‌کنند و قداستی در این تفکر وجود ندارد؛ لذا برای خالی کردن جیب‌ها -البته این‌روز‌ها باید گفت: خالی کردن کارت‌های بانکی- دست به اقداماتی زده‌اند که مخالف با انسانیت و دین است. به بهانه شادی و تفریح جوانان، می‌خواهند پول به جیب بزنند. (اگر به فکر جوانان هستید، مشکلات کار و مسکن و ازدواج‌شان را حل کنید!)

و بعضی از مدیران و مسئولان این شهر احساس می‌کنند که باید خوش خدمتی به این سرمایه‌داری کنند و در راستای اهداف آن‌ها در تلاش‌اند که فرهنگ‌ها را تغییر دهند. زائر را به گردش‌گر تبدیل کنند و مجاور را به شهروند! 

اگر از هریک از این مسافران که پای در مشهد می‌گذارند بپرسید برای چه این همه راه را آمده‌اید؟ قطعا خواهید شنید که برای امام رضا علیه السلام. به قصد زیارت حضرت خورشید. 

 هر مشهدی به همجواری با امام رضا علیه السلام، افتخار می‌کند. افتخار می‌کند که بگوید : من مجاور امام رضا هستم.

این یک زاویه دید نسبت به تغییر فرهنگی است، که نخستین گام آن تغییر زائر و مجاور به گردش‌گر و شهروند است. 

امّا از یک زاویه دیگر هم می‌توان به این تغییر فرهنگ نگریست. از آن‌جایی که دشمنان همیشه بیشتر از خودمان به سخنان رهبران ما توجه دارند، ملتفت این حرف امام خمینی هستند که مرکز ایران مشهد است و این عنایت امام رضا است که این انقلاب به پیروزی رسیده است. لذا برای تغییر فرهنگی این شهر سرمایه‌گذاری کرده‌اند، و این تغییر فرهنگ زائر و مجاور هم از دسیسه‌های دشمنان است که البته مانند همیشه خودی‌ها هم به آن دامن می‌زنند.


پی‌نوشت:

۱. در مشهد الرضا در کنار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج دعا گوی‌تان هستم. 

۲. این پست از خطبه‌های نماز جمعه آیت الله علم الهدی اقتباس شده است.

از این غربی بازی‌هایی که یک روز را در تقویم برای بزرگ‌داشت اختصاص دهیم، خوشم نمی‌آید. بهانه‌ای می‌شود برای آنکه بگویند ما تمام حق را ادا کردیم. چرا طلب کار هستید؟ یک روز به نام‌تان زدیم دیگر چه  می‌خواهی؟

در تمام موارد آدم این چنین حسی را دارد. حتی وقتی که روز مادر می‌گیریم احساس می‌کنیم که با دادن یک گل تمام حقوق مادر را ادا کرده‌ایم و تنها باید در همان روز مادر به فکر مادر بود.

به هر حال یک روز در تقویم‌مان روز قلم نام گرفته است و ما ناچار هستیم که به شما دوستان عزیز تسلیت بگوییم. هم به شما دوستان و هم به تمام قلم به دستان و اهل قلم.

به خاطر ظلم‌ها که در حق‌شان روا شد. به خاطر حقوقی که پایمال شد. حلقوم‌ها را شاید بتوانند ببرند، ولی فریاد‌ها را هرگز!

آماری که از کشور‌های غربی تهیه کرده‌اند، می‌گوید: بیش از ۹۰ درصد استفاده‌ از کامپیوتر جهت سرگرمی با بازی‌های رایانه‌ای است!


فرهنگ غرب که راه آسمان را به سوی خود بسته و راه پرکردن تنهایی خود با معنویت را گم کرده است، کامپیوتر می‌سازد؛ چون می‌داند در آن فرهنگ سخت نیاز به چنین سرگرمی دارد. لذا قابل پذیرش می‌شود و پیرو آن در هر قومی هم که مبتلا به روح غربی شد، قابل پذیرش می‌شود. و بعد از مدتی با زندگی انسان‌ها طوری گره می‌خورد که دیگر فرصتی برای پرکردن تنهایی‌ها از طریق ارتباط با عالم معنا برایشان نمی‌ماند.

منبع: تمدن‌زایی شیعه / اصغر طاهرزاده / ص۳۸۶


پی‌نوشت:

برای فهمیدن آنچه در این چند خط آمده لازم است اصل کتاب خوانده شود، که اگر خواستید می توانید با کلیک‌نوازی روی نام کتاب، آن را دانلود کنید و بخوانید. 

از وقتی این قسمت را خواندم، فکری ذهنم را به خود مشغول کرد، که از دلایل کم رنگ شدن حضورم در وبلاگ است؛ اینکه شاید وبلاگ‌نویسی من هم این گونه باشد؛ یعنی چون سخت نیاز به سرگرم شدن دارم و راه‌ها را به روی خودم بستم، به وبلاگ روی آوردم. و برای موجّه جلوه دادن کارم دلیل تراشی کردم!! 

و حتی خیلی از کتاب‌خوانی‌هایم!!!


به نظرتون چقدر از وبلاگ‌نویسی‌هامون سرگرمی و یه نوعی بازی به حساب می‌یاد؟

این همان پستی است که به مناسبت ۴۰ سالگی انقلاب قصد تایپ کردنش را داشتم، اگر حوصله ندارید، اصلا نخوانیدش، چرا که بدون توجه تمام و کمال و بدون تمانینه خوانی، فایده‌ای ندارد.



انسان از نظر ساختار به گونه‌ای است که اگر بخواهد نیاز‌هایش به طور کامل برآورده شود، ناچار به زندگی اجتماعی است. و اجتماع هم تنها وقتی پاسخگوی کاملی برای نیاز‌های بشر است که دارای قانون باشد، و آن قانون باید دارای منشا قدسی باشد و از طرف خالق عالم و آدم فرستاده شده باشد تا پاسخگوی تمام ابعاد بشر گردد.


اما غرب جدید - تو بخوان مدرنیته خواست - بدون قانون قدسی زندگی اجتماعی خود را اداره کند، در نتیجه دچار بحران وضع کنونی شد.

عنایت دارید که فرهنگ‌ها و تمدن‌ها مابازای خارجیِ اندیشه‌ی انسان‌ها هستند. لذا باید مواظب بود که تکنیک غرب ما را مقهور خود نکند، چرا که این غرب جدید که از عالم قدس بریده است، خود را پشت تکنیک پنهان کرده است. و از طرفی تکنیکِ موجود برخاسته از همان فرهنگی است که غرب برای خود انتخاب کرده است. فرهنگ بریده از قدس. 

و هر تمدنی فرهنگ و ابزار مخصوص خود را می‌سازد و استفاده از آن ابزار ناخودآگاه فرهنگ مخصوص به خود را به همراه دارد. شما نمی‌توانید ادعا کنید که از ابزار استفاده می‌کنید و فرهنگ نهفته در آن هیچ اثری در شما ندارد!

و تمدن غرب به خاطر وهمزدگی‌اش مقابل قداست‌های الهی می‌ایستد و به همین دلیل هم در نهایت نابود می‌شود.  و آنچه در نهایت در تاریخ می‌ماند تمدن دینی است با قرائت تشیع از اسلام. و انقلاب اسلامی شروع و طلوع آن تمدن است. 

پس بدان این همه دشمنی و کینه غرب بی‌دلیل نیست، کودکی که در خواب می‌دیدند به دنیا آمده و موسی وار رشد می‌کند و آن‌ها اطمینان دارند که به دست این موسی نابود می‌شوند. 

لذا در این ۴۰ سالگی افت خیز‌های اجرایی نباید ما را از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی غافل کند و از جهت‌گیری آن به سوی تمدن اسلامی ناامید نماید. تمدنی که با انکشاف ابعاد پنهان طبیعت باعث نابودی تمدن غرب می‌شود که فقط به سلطه برطبیعت می‌اندیشد.


و با این توصیف‌ها تو خود فکرش را بکن وقتی یک انسان به ۴۰ سالگی می‌رسد، می‌گوید به پختگی نسبی رسیده است؛ حال این انقلاب کودکی که تولدش لرزه بر تمدن غرب انداخت اینبار به ۴۰ سالگی رسیده و از ترسی که هیبت ۴۰ سالگی در دل تمدن غرب انداخته، شلوارش کثیف شده است. و البته که به این راحتی دست از سر ما و انقلاب ما بر نخواهد داشت، بلاخره بحث فنا و نابودی است.


و حال که خواندید، خوشحال می‌شوم که نظر شما را بدانم؟

استعمار کهنه، استعمار نظامی است، استعمار نو چه استعماری است؟ 
استعمار یعنی تعطیل فکر. نه به آن معنا که اجازه ندهد شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهد شما فکر کنید. 
آن هم نه به این صورت که اگر فکر کردید شما را بزند؛ نه، بلکه اجازه ندهد نیازها، شما را به فکر وادارد. می خواهد به مجرد اینکه نیازی پیدا کنید از شما رفع نیاز کند. این یعنی تعطیل فکر.
استعمار می خواهد به جای شما فکر کند، شما را آماده خور خودش قرار بدهد.
 
به جای شما در قضیه فکر کند و محصولات فکرش را به صورت ۳۰۰ کتاب یا ۴۰۰ کتاب در اختیار شما بگذارد و بعد هم هر کسی این مطالب را قبول و باور داشته باشد و به کار ببندد به او لقب کارشناس، توانمند، مدیر، مدبر و فرهیخته بدهد. یک امر ضد ارزشی را ارزش جلوه می دهد.
 
استعمار نو، استعمار رسیدن به جواب قبل از رسیدن به سوال است. آنها مرتباً کتاب حل المسائل برای شما فرستادند.
 
منبع: تفکر / آیت‌الله حائری شیراز
اینجا می‌توانید متن کاملش را ببنید و همچنین pdf آن را دانلود کنید.

روزنامه گاردین در گزارشی با اشاره به بحران مسکن در انگلیس، از رواج معضل اجتماعی جدیدی در این کشور به نام «رابطه جنسی به جای اجاره‌بها» خبر داد.


 در گزارش گاردین آمده است: 

با شدت گرفتن بحران مسکن در انگلیس، استفاده از برخی واژ‌ه‌های جدید در آگهی‌های تبلیغاتی مسکن رواج یافته است. واژه‌هایی از جمله «صمیمیت بیشتر» یا «معاشرت با من» به جای اجاره‌بها که شاید برای افراد ناآگاه بی‌معنا باشد. اما به دلیل گسترش بحران مسکن در انگلیس، بسیاری از دختران و زنان جوان که قادر به پرداخت اجاره‌خانه‌های سنگین و هزینه‌های زندگی خود نیستند، هدف سوء استفاده جنسی صاحبخانه‌ها قرار می‌گیرند و به انجام اقداماتی ناخواسته تن می‌دهند.

بحران «رابطه جنسی به جای اجاره‌بها» در شهرهای دانشگاهی انگلیس - که زنان جوان مورد طمع صاحبخانه‌های عیاش قرار می‌گیرند - بیشتر به چشم می‌خورد.

 این آگهی‌های آزاردهنده به صورت علنی یا تلویحی، خانه یا اتاق رایگان را در ازای برقراری رابطه جنسی به مخاطب پیشنهاد می‌دهند. در حالی که آگهی‌های زیادی در این رابطه در سطح لندن به چشم می‌خورد، بیشتر این آگهی‌های غیراخلاقی در وبسایت‌ها دیده می‌شود. 

به عنوان مثال، در یکی از این آگهی‌ها آمده است: «اجاره‌بهای رایگان برای زنان جذاب در مرکز لندن». 

در آگهی دیگری آمده است: «خانه‌هایی برای زنان بی‌خانمان در شمال لندن». 

در یک آگهی دیگر نیز نوشته شده است: «اسکان رایگان برای خانم‌ها در صورت انجام امور خانه و غیره».

 به نوشته گاردین، با وجود اینکه بیشتر قربانیان اینگونه تبلیغات مسکن، دختران و زنان جوان هستند، پسران‌جوان بی‌خانمان هم گاهی هدف قرار می‌گیرند.

نقل قول از yjc.ir

.............................................

پی‌نوشت: ایناوکیل مدافع حقوق بشر و حقوق زنان هستن؟ داریم به کجا میریم؟

وقتی آقا می‌گه ما در مورد حقوق زنان دفاعی نداریم، بلکه حمله داریم؛ یه چیزی رو میبینن و میگن.