فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مستند» ثبت شده است

امروز فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، فقط برای انتقال پیام‌های ساده و یا محتوا نیست، بلکه رسالت‌ش حکمرانی است. امروز صاحبان پلتفرم‌ها برای خود شأن حکمرانی قائل‌ند، چون فضای مجازی چنین قدرتی را دارد. فکر نکنید در حال استفاده یا تولید محتوا هستید!

مستند «معضل اجتماعی» را قبلا معرفی کردم و همچنین لینک دانلود آن را هم گذاشته بودم . توصیه می‌کنم این مستند را از دست ندهید؛ اگر به هر نحوی از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنید، دیدن این مستند برای‌تان ضروری است.

مستندی در یک موضوع «سرکاری» و البته جنجالی مثل انقلاب جنسی و ... .

و پاسخی غیردقیق.

من هنوز مستند را ندیده‌ام و بعید می‌دانم به این زودی‌ها فرصت تماشایش پیدا شود؛ امّا ادامه نوشته با ندیدن مستند در تعارض نیست و با صرف دانستن موضوع و عنوان مستند می‌توان این نتیجه را گرفت؛

مسئله این نیست که این پاسخ داده شده درست است یا غلط، مسئله این است که تبدیل کردن این موضوع به «مسئله» اشتباه راهبردی یک نیروی انقلابی است.

جبهه فرمانده دارد. «طرح رهبری» چیست؟

وقتی نماهنگ معرفی مستند «غیر رسمی» را در شبکه‌های اجتماعی دیدم، با خود گفتم حتما باید این مستند را داغ داغ، همان‌موقع که از تلویزیون اولین بار پخش می‌شود، باید ببینم. دیشب وقتی مستند را از شبکه ۳ تماشا کردم با خود گفتم چقدر خوب بود و حیف که کوتاه بود ۱۵ دقیقه بیشتر‌نبود؛ شاید نهایتا ۲۰ دقیقه ولی وقتی بعد برای اینکه لینک مستند را برای شما قرار دهم به سایت آقا سر زدم، دیدم که مستند در واقع ۴۷ دقیقه بوده است و من آنقدر غرق در لذت تماشا شده بودم که متوجه گذر زمان نبودم!

یک ساعت که هیچ، اگر تمام عمر را هم به تماشای این چنین فیلم‌هایی بگذاریم، ارزش دارد. واقعا ارزش دارد. به عنوان یک دوست مجازی بر خود واجب دانستم که این مستند را به شما معرفی کنم که اگر ندیده‌اید حتما ببینید. و اینکه اگر بعد از این دوستی‌های مجازی هنوز به معرفی‌های من اعتماد پیدا نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کند حداقل یک دقیقه وقت بگذارید و نماهنگ معرفی آن را ببینید، شاید آن وقت قانع شدید که باید این مستند را در اولین فرصت تماشا کنید. (در این لینک می‌توانید هم نماهنگ را ببینید و هم توضیحاتی اجمالی از آن را بخوانید.)

لینک تماشا و دانلود مستند غیر رسمی در دو کیفیت

قبلا در مورد تکنولوژی، کتاب‌هایی پیشنهاد داده بودم؛ مثل کتاب اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ و یا کتاب گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی و همچنین احساس می‌کنم که از کتاب‌های مینیمالیسم دیجیتال و کار عمیق هم برای‌تان حرف‌هایی زده باشم -پست‌هایش را پیدا نکردم!- به هر حال در این دوران که بعضی‌ها می‌گویند از عصر اطلاعات و انفجار اطلاعات گذشته‌ایم و به عصر ضد اطلاعات -اطلاعات دروغ- رسیده‌ایم این قبیل مباحث در غرب زیاد مورد بحث و توجه است. و البته خوب طبیعی است که آن‌ها که زود‌تر به این تکنیک‌ها دست‌یافته‌اند، زود‌تر هم با معایب و مشکلات آن برخورد داشته باشند؛ امّا اینکه ما این مشکلات را همین حالا نمی‌بینیم و گمان می‌کنیم که باید خودمان به مشکل برخورد کنیم تا بعد در مورد آن تصمیم گیری کنیم، جای بسی تعجب است! چرا که از طرف دیگر می‌گوییم که باید تکنولوژی را از غرب بگیریم و در نگاه افراطی‌تر می‌گویند که باید مدرنیته را از غرب بیاوریم. و اصلا متوجه مشکلاتی که مدرنیته پدیدآورده است نیستند.

مستند معضل اجتماعی هم از این قبیل مباحث است که شدیدا شما را به تماشای آن توصیه می‌کنم. از نان شب آن را واجب‌تر می‌دانم. حال خود دانید. البته در مورد این مستند باید این را بگویم که ریتم تندی دارد و از آن دسته فیلم‌هایی نیست که بشود با لم دادن جلوی تلویزیون و احیانا تخمه شکستن تماشا کرد؛ بلکه باید به صفحه نمایش میخکوب شد. تا به‌حال چندین مستند درباره جنبه‌های مختلفی از تاثیرات منفی فضای مجازی به خصوص شبکه‌های اجتماعی و سوشال مدیا‌ها بر روی زندگی انسان‌ها ساخته شده‌اند، اما هیچ‌کدام این‌قدر کلی به موضوع نگاه نمی‌کردند.

هر چند این مستند را نتفلیکس که یک شرکت رسانه‌ای حامی دموکراتهاست یا بهتر بگویم دموکرات‌ها این شرکت رو حمایت می‌کنند و این مستند کاملا در جهت برآوردن یک هدف سیاسی و به قصد تخریب ترامپ تهیه و تدارک دیده شده، اما فارغ از این مسئله مشتمل بر محتوایی متنی از زیست امروز آمیخته ما با شبکه‌های اجتماعی است. اگر هم می‌گویید به این شدت هنوز در جامعه ما زیست آمیخته با شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد که البته من تا حدی منکر هستم ولی باز هم می‌گویم باشد، این فردای ما را نشان می‌دهد. فردایی بسیار نزدیک که شاید بهتر است بگوییم بعداز ظهر  یا شب ما را نشان می‌دهد. و آنچه ما در پیش داریم دیگرانی آن را تجربه کردند. البته در خود همان غرب هم آن چنان این تفکر رواج پیدا نکرده است و در حد گفتمان باقی مانده است و هنوز راه در پیشرو دارد تا به خواسته جمعی و انقلاب برسد.

برای مطالعه بیشتر و بهتر در مورد این مستند به این مقاله از روزنامه فرهیختگان نگاهی داشته باشید. هر چند می‌دانم اگر مستند را تماشا کردید آنچنان در بهت فرو می‌روید که ناخواسته به سمت این مقاله کشیده می‌شود تا کمی بیشتر از آن بدانید. امّا به هر حال اگر هنوز تحریک به تماشای این مستند نشده‌اید، این مقاله را بخوانید.

و سخن آخر اینکه اگر این مستند را دیدید به این نکته هم توجه داشته باشید که چه کسانی این مستند را ساخته‌اند و چه کسانی این حرف‌ها را می‌زنند؟ توجه داشته باشید که سنت‌گرایان نیستند که این مستند را ساخته‌اند بلکه این مستند با پشتیبانی دموکرات‌ها ساخته شده است. یعنی خودشان می‌گویند که چه بلایی بر سر جامعه بشریت آورده‌اند.


در پایان خواهشم از دوستانی که این مستند را دیدند -چه بعد از این پست و چه بعدا- این است که حتما نظر خودشان را برای من هم بفرستند. برایم مهم است. ممنون!

گرمای تابستان معمولا برای ما ایرانی‌ها همراه با گرمای مسکن است. وقتی در تب و تاب پیدا کردن آلونکی برای اجاره باشی این گرما را می‌چشی. امّا امسال آنقدر گرمای قیمت‌ها زیاد است که گرمای آفتاب احساس نمی‌شود. و آن‌هایی هم که باید کاری بکنند جز لم دادن زیر کولر‌گازی کار دیگری نمی‌کنند. از طرفی هم کرونا به نحوی جیب مردم را کوچک کرده است که اگر بخواهند با همان قیمت سال قبل هم جایی را اجاره کنند، نمی‌توانند، چه برسد به قیمت‌های این‌روز‌ها.

چند روز پیش به صورت اتفاقی یک مستندی در شبکه‌ی افق دیدم که در مورد وضعیت مسکن در ایران بود. از آنجایی که این چند وقت شدیدا به دنبال خانه گشته‌ام، موضوع مستند چشمم را گرفت. امّا از طرفی هم به خاطر جلسه مجازی که داشتم، فرصت تماشا نبود، اسم مستند را هم نمی‌دانستم، لذا ساعت پخش مستند که تقریبا ۱۷ بود را یادداشت کردم که بعد در جدول پخش شبکه افق نام مستند را دربیاورم و از اینترنت دانلود کنم.

«خانه‌ام کجاست؟» نامی بود که از جدول پخش پیدا کردم، و با یک سرچ در گوگل موفق به تماشایش شدم. این مستند ارزش وقت گذاشتن دارد؛‌ در انتهای همین پست می‌توانید تماشایش کنید تا از پشت‌پرده فعالیت‌های سوداگران مسکن، اطلاع پیدا کنید. هرچند برای بعضی از ما جز تاسف خوردن کاری بر نمی‌آید، ولی دانستن بهتر از ندانستن است و شاید در انتخاب‌های آینده دقت بیشتری کردیم. شاید!

براساس اصل ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ داشتن مسکن متناسب با نیاز، حقِ هر فرد و خانواده است. امّا چه کسانی مانع این حق قانونی ما می‌شوند؟ چه کسانی حق خوری می‌کنند؟ در این مستند هم در انتها به نگاه سرمایه‌داری می‌رسیم. سرمایه‌داری که ریشه تمام مشکلات ما است در اینجا هم منشا مشکل است. و مهم‌تر از آن مسئولانی که نگاه لیبرال و سرمایه‌داری دارند. مسئولی که می‌گوید به درک که ۹۰ درصد مردم آسیب می‌بینند، مهم آن چند درصدی هستند که سرمایه در دست آن‌ها است. باید آن‌ها را کنار خود نگه‌دارم. البته بسیاری از این مسئولان را خودمان انتخاب کرده‌ایم، حال چه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم. البته اینجا نباید گفت: خود کرده را تدبیر نیست! چرا که آینده در انتظار ما است. و البته در نگاه مردم‌سالاری، مردم رکن رکین نظام هستند و این مطالبه مردم است که باید مشکل را حل کنند. مطالبه عمومی و فراگیر.

جالب‌ترین و البته از زاویه دیگر دردناکترین قسمت مستند حدود دقیقه ۲۵ است که با یک دوربین مخفی به سراغ املاکی‌ها می‌روند. از جمله‌ دیگر قسمت‌های تاسف‌آور مستند، آنجایی است که قیمت‌های بعضی از برج‌ها را می‌گیرد. تا به حال بعضی از قیمت‌ها را در سایت دیوار دیده‌اید؟

 

 تماشا در دیگر کیفیت‌ها از اینجا

ما وقتی احتمال بدهیم کسی کرونا گرفته، اصلا نزدیکش هم نمی‌شویم؛ حتی اگر از نزدیکانمان باشد. حالا فکرش را بکنید که این افرادی که قرار است غسل داده بشوند قطعی کرونا گرفته‌اند و به همین دلیل هم فوت کرده‌اند.
شهامت و شجاعت و ایثار و از خود گذشتگیِ این افراد جهادی که مردگان کرونا را غسل می‌دهند، واقعا ستودنی است. فیلم زیر مستندی حدودا ۴ دقیقه‌ای است که از نزدیک با حال و هوای این مجاهدان سلامت آشنا شویم.

تماشا در کیفیت‌های مختلف در آپارات

در خانه ماندن‌های این‌روز‌ها موجب شده که به خیلی از کار‌های عقب افتاده برسم. و همچنین فرصتی است که فیلم‌هایی که در برنامه داشتم را ببینم.

امروز مستند 《هاشمی زنده است》 را دیدم، مستند زیبایی بود و ارزش دیدن و وقت گذاشتن دارد، مخصوصا اگر می‌خواهید جریان‌های تاریخ معاصر را بدانید.

نکته‌ای که بعد از دیدن این مستند به ذهنم آمد این بود که کابینه و وزرا و مدیران دولت روحانی، همان‌‌هایی هستند که اول در دولت رفسنجانی وزیر و جزء کابینه بودند و بعد در دولت خاتمی همان‌ها کادر کابینه وزراء را تشکیل داده بودند و حتی همین‌ها حامیان میرحسین موسوی و کابینه دولت موسوی بودند اگر رای می‌آورد.

اینکه تغییر رویه نمی‌دهند که هیچ، این جالب است که هنوز هم بعضی‌شان می‌گویند دولت فتنه باید می‌آمد تا مشکلات حل شود، مگر کادر موسوی غیر از اینی است که روحانی دو دوره با آن مملکت را به گند کشید؟ 

بعد از همه‌ی اینها چیز جالبی که در این مستند به آن اشاره البته در حد اشاره کوتاه به آن شد، خط ریلی اقتصاد ایران است که پایه آن را رفسنجانی گذاشت و این قطار هنوز هم که هنوز است در آن خط ریلی قرار دارد حتی در دولت احمدی‌نژاد هم قطار اقتصاد همان خط ریلی قبلی را طی می‌کند؛ به مقصدی نامعلوم و نا کجا‌آباد ... خدا از دست لیبرال‌ها و نئو‌لیبرال‌ها نجات‌مان دهد.

 

منتظر نظرات مخالف و موافق‌ هستم.

تازه مستند ایکسونامی رو تموم کردم و توی شُک هستم.

حتی نمی‌دونستم معرفی و توصیه به دیدنش کار درستی هست یا نه؟ البته خود مستند گفته که +۱۸ هستش. امیدوارم که از توصیه به تماشای اون پشیمون نشم. اگه شما به توصیه من این مستند رو دیدید و پشیمون شدید بهم خبر بدید.

از نقد فیلم چیزی سردر نمی‌یارم چه برسه به این که مستند هستش، ولی می‌تونم بگم که کار بود که آدم رو خیره خودش میکنه!

چیزی که احساس می‌کنم مستند بهش نپرداخته بود علت‌های این سنامی بود و همچنین دست‌های‌ پشت پرده.

پیشنهاد میکنم دوستان وبلاگ‌نویس بعد از تماشای این مستند یه پست درموردش بنویسن، حتی شده یه جمله. و باعث خوش‌حالی من هستش که لینک پست رو توی نظرات بفرستن تا من هم بخونمش.


تماشای رایگان ایکسونامی در فیلم‌گردی

کانال مستند ایکسونامی

علی مطهری میاد صراحتا میگه : بنزین با اصرار رهبری سهمیه بندی شد. دولت نمی‌خواست ولی اصرار رهبری باعث شد طرح ارائه کند. منبع

ظاهر ایشون اصلا به خودش زحمت نمیده حرف‌های آقا رو  گوش بده که وقتی چیزی رو به آقا نسبت میده دروغش فاش نشه. شاید هم از این باب باشه که آدم دروغ‌گو فراموش‌کار هستش.

رهبری به صورت صریح و واضح گفت که من در این قضیه بنزین سررشته ندارم. همون اول صحبت‌هایی که آتش فتنه رو خاموش کرد. منبع


وقتی ما توی دهن دروغ‌گو‌ها نمی‌زنیم بلکه دوره بعد دوباره بهشون رای میدیم، همین میشه؛ ما رو خر فرض میکنن!!

البته قوه قضایی هم باید نسبت‌های دروغی که به رهبری میدن رو پی‌گیری کنه و مجازات کنه. و این باید مطالبه ما از قوه‌ی قضایی باشه.

● اگه می‌خوایید از نقشه پشت این همه حرفی که به رهبری نسبت داده میشه سر دربیارید، مستند دردناک فریب رو تا انتها ببینید. 


باورتان می‌شود کسی هم بوده است که در عاشورا در انتهای کار فرار کرده است؟!؟
وقتی عبدالله پسر امام حسن علیه‌السلام در آغوش عمویش حضرت سیدالشهداء شهید شد، دید که وقت تنگ است و با وقاحت تمام و پررویی نزد امام می‌رود و می‌گوید که اجازه فرار به من می‌دهید؟

اسبش را هی میکند و با خود می‌گوید: برو! مگر همه باید شهید بشوند؟ من می‌خواهم زندگی کنم. مثلا اگر من نباشم چه اتفاقی می‌افتد؟ با یک گل که بهار نمی‌شود!

شخصیت اول داستان که وقایع را نقل می‌کند احساس همزاد پنداری عجیبی در تو ایجاد می‌کند که اصلا دوست نداری مانند او باشی ولی در عمل که به خودت نگاه می‌کنی، حتی بدتر از او هستی ... 

و این جمله چقدر آشنا است که من می‌خواهم زندگی‌ام را بکنم ... 

همه نوکرها روایت مظلومیت است، به سبک خاطره‌ای و البته چون روایات تاریخی چون انتهایش مشخص است برای جذابیت آن نویسنده باید خودش را به آب و آتش بزند.

کتاب همه نوکر‌ها را با کمی چاشنی سیاسی از حدادپور جهرمی بخوانید!


مستند داستان را که دوستان می‌دانند چیست ؟

            یعنی مستندی علمی و با پشتوانه مدارک و سند منتهی برای جذابیت آن به غالب رمان درآمده تا هم از خواندنش لذت ببریم و هم پی‌حقیقت ببریم.

به مناسبت حماسه‌ی ۹ دی کتاب کف خیابون را بخرید ... بخونید ... هدیه بدهید ... و مسابقه کتاب‌خوانی برگزار کنید .

البته امیدوارم که بتونید بخریدش، آخر در کانال نویسنده محترم‌اش، نویسنده ادعا کرده بود که گفته‌اند باید کتاب سانسور شود، چرا که خیلی از اسم‌ها و وقایع را به صورت مکشوف آورده است، و نویسنده اعلام کرده است که به جای سانسور و ممیزی کردن ترجیح می‌دهد چاپ نشود !

هشدار :

    به خاطر این‌که قسمت‌هایی از این کتاب مسائل جنسی دارد و ۱۸+ است به همه توصیه نمی‌کنم که بخوانند.