شهید آرمان علیوردی زیر شکنجه، علی ورد زبانش بود. عمّار دارد این خاک، اما علی تمّار هم میخواهد. «سرِ خُمّ می سلامت» میگفت آنگاه که میثم، سرِ چوبپاره سرخ میکرد. منصور میداند زبانِ سرخی که سرِ سبز به باد دهد، آرزو و «آرمان» ماست. اینجا ایران است و وقتی خواصّ پیر در دفاع از حق لکنت میگیرند و نطق نمیزنند، نطق شیربچهها باز میشود. بر شاخههای سرو تناور انقلاب، جوانههای نو جای برگهای پلاسیده را میگیرند. ملتی که ریشه در دشت شقایق دارد را از داغ جوان میترسانند! اهل خباثت چه میفهمد که ما با شهادت زندهایم. تَرَکهی داعش کجا میداند که شهادت، ماتَرَک ماست.
آنها که آشیانه بر دهانهی آتشفشان دارند، با واژهی «براندازی» با ما شوخی میکنند. روی زمین تور «مجازی» پهن میکنند و نمیدانند که آشیانهی عنقا بلند است. فرعون هم به موسی (ع) میگفت: «عصایت فتوشاپ است»؛ زیرِ آب کردن سر عوامل داخلی موساد که دیگر معجزهی باهره نمیخواهد. بُرد رسانهای فقط «پیام عاشورا» که زمان، فرکانس آن را تضعیف نه بلکه تشدید میکند؛ پروپاگاندای یزیدیان زمان ما که «نویز» هم نیست. باطل، کف روی آب است و حباب فتنهاش به پُفی میترکد اما تایتانیکِ غرب را امواج انقلاب ما غرق خواهد کرد.
مصدق گواه است که لانهی جاسوسی شیطان بزرگ را باید قبل از مرداد ۳۲ میبستیم، نه در آبان ۵۸. تومور سرطانی اگر زود خارج نشود، در دیگر ارگانهای بدن میزبان ریشه میدواند. جمهوری اسلامی امروز مشغول شیمیدرمانی است تا خود را از دست تربیتیافتگانِ پشت میز نشین غرب و شرق آزاد کند. افول آمریکا از آنچه در رسانهها میبینیم، نزدیکتر است. ما اما تازه میخمان را در عالم کوبیدهایم. ما، خودمان «مرگ بر آمریکا» هستیم.