گرم شدن تنور انتخابات سرعت گرفته است و نفرت پراکنیها اوج. دروغها و تهمتها و وعدههای پوچ شروع شدند. کاش چشممان را باز کنیم و اینبار اشتباه را تکرار نکنیم. بدون قصد و نیت از واژه تکرار استفاده کردم، ناخواسته آمد؛ میدانم این واژه بیچاره هم خسته شده است و میدانم که عدهای از دوستان عزیز از آوردن این واژه ناراحت میشوند ولی چه کنم که آمد ... شما به دل نگیرید! انتخابات است میگذرد ... به امید روزی که یک انتخابات متمدن داشته باشیم؛ روزی که کاندیداها به جای تخریب یکدیگر، از خود و برنامههایشان بگویند ... نه آنکه وعده دهند، برنامهای که اجرایی باشد، حداقل قبلا کمی از آن را اجرا کرده باشند ... و نخواهند با دروغ و تهمت و تخریب دیگران رای بگیرند. روزی برسد که همه بفهمیم با فحش و فحش کاری کار درست نمیشود.
نمیدانم فیلم اخراجیها۳ را دیدهاید یا نه؟ اما الان وقت دیدنش است؛ الان که انتخابات گرم شده است باید آن را تماشا کرد و درس گرفت... اگر قبلا دیدهاید دوباره وقت بگذارید و ببینید. ارزشش را دارد. و اگر ندیدهاید حتما حتما ببینید. پشیمان نمیشوید.
در پایان بگویم مهم نیست که به چه کسی رای میدهی ولی مواظب باش به خاطر اختلاف انتخاب، دوستی با دوستت به دشمنی تبدیل نشود، ارزشش را ندارد.