دستی به سر و گوش قالب وبلاگ کشیدم؛ البته آنچنانی نیست که به چشم بیاید، مثلا در عنوانهای جعبههای ستون کناری، ایموجی اضافه کردم - کسی میدونه فارسی ایموجی چیه؟ - و یا دو جعبه جدید اضافه کردم؛ یکی با موضوع "نویسندگی" و دیگری با موضوع "کتاب".
در این پست چیز مهمی برای گفتن نداشتم و ندارم، بلکه بیشتر تمرین است برای خودم، تمرین برای نوشتن در شرایطهای متفاوت و با ابزارهای مختلف؛ چراکه یک عادت بد - و شاید هم خوب، نمیدانم شما بگویید؟ - پیدا کرده بودم، اینکه برای نوشتن حتما باید صدای کیبورد را در میآوردم، ولی این پست را با گوشی و به حالت دراز کشیده نوشتم، هر چند سخت بود و زمان بیشتری برد.
تا به وقتی که به مرحلهای برسم که حالت و ابزار مختلف، تفاوتی در نوشتنم نیاورد، مجبورم مطالب کم فایده و یا بیفایده بنویسم. شما به بزرگی خودتان اتلاف وقتها را بر من ببخشید.
ایموجی معمولا با شکلک هم معنی میگیرن ... حالا دیگه نمیدونم معادل اصلی شو