دیروز برای درمان پرایدم به مکانیکی رفته بودم، بنده خدای دیگری هم پرایدی آورده بود برای درمان و هنگامی که من رسیدم در خصوص دستمزد صحبت میکردند. مکانیک گفت دستمزد ۲۰۰ تومن میشه، آن بنده خدای دیگر گفت که صاحب ماشین دستش تنگ است و اگر امکان دارد با او راه بیایید، فهمیدم که ماشین از خود او نیست.
جالب ماجرا از اینجا شروع میشود که مکانیک بزرگوار و با انصاف گفت اگر ندارد اصلا دستمزد نمیخواهد بدهد؛ به هر حال در این شرایط بد اقتصادی و اوضاع مالی باید خودمان هوای همدیگر را داشته باشیم و باید به همدیگر رحم کنید. که بنده خدا گفت نه آن قدر هم دستش تنگ نیست که هیچ هزینهای ندهد، فقط اینکه کمی ملاحظه اوضاع اقتصادی صاحب ماشین را بکنید؛ مکانیک هم گفت اون که شما هم نمیگفتید باید مدنظرمان باشد.
هنگام خداحافظی هم گفت فقط قبل از اذان بیا که اذان تعطیل میکنم برای نماز ...
کسی میتواند اسم این عمل مکانیک را بگوید؟ قطعا این فراتر از انصاف و وجدان کاری است!
این ماجرا مرا به یاد این پست مسعود کوثری انداخت!
وقتی عشق ماشینی : درمان پراید :))))))))