ظاهر بدنم نشان از پیروزی در مقابل کرونا دارد ؛ البته کرونای خفیف را شکست دادم. وقتی نظرات پر انرژی شما در پست قبل را دیدم شرمنده شدم که چرا زودتر نیامدم تا از آنها انرژی بگیرم . البته بعضی از دوستان محبت داشتند و درایتا و بعضی دوستان دیگر در اینستا احوالم را پرسیدند و خیلی احساس خوبی داشتم وقتی میدیدم کسانی هستند که سراغى از من میگیرند. و در واقع به تاثیر سنت حسنهى عیادت بیمار پیبردم. واقعاً شریعت اسلام شریعت کاملی است؛ احوالپرسیهای مجازی دوستان اینهمه در من تاثیر داشته پس فکر کنید وقتی کسی برای عیادت طی مسافت می کند چقدر میتواند روحیه بیمار را تغییر دهد؟
از کرونا نمیخواهم اینجا حرف بزنم؛ در کانال ایتا کوتاه نوشتههایی هر روز داشتهام و فکر میکنم اگر کسی بخواهد بخواند همانها کافیست و بیشتر وقت عزیزان را نمیگیرم؛ فقط در خصوص یک نکته کمی حرف بزنم؛ اینکه کتاب خواندن و اصلا خواندن خیلی نعمت بزرگی است تا از دست ندهیم، نمیفهمیم. چند روز ابتدایی کرونا که شدیدا بیحال بودم و درد داشتم این را با تماموجود درک کردم. این فراغ برای من که روزانه ۱۰ تا ۱۲ ساعت با کتاب سروکار دارم خیلی سخت بود. شرایط طوری بود که توان و حوصله فیلم و موسیقی هم نبود چه برسد به کتاب صوتی و پادکست و سخنرانی. و از دیگر نعمتها که در این مدت نمیتوانستم از آن بهرهبگیرم نوشتن بود. امیدوارم هیچگاه چنین رنجی نکشید.
در اینجا از همهی دوستانی که ابراز محبت کردند و با نظراتشان انرژی دادند، تشکر میکنم.
خوشحالم حامدجان، دیروز پست نزاشتی نگرانت شدم، خداروشکر همیشه سلامت باشی :)