فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

میرزامهدی یکی از خوش قلمان بیان، پستی در خور توجه به مناسبت روز قلم نوشته است که قسمتی از آن را برای شما نقل می کنم:

قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه حل هایند. هر کس می تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می کند، بنویسد. قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.

تاریخ تولد این معجزه کی بوده است؟ و یا اگر اعجاز آن را قبول ندارید، در چه تاریخی و توسط کدام نابغه قرن اختراع شده است؟ شاید قبل‌تر از اختراع خط و حتی نوشتن با خط میخی. شاید بتوان تصاویر و نقاشی های روی دیوارهای غارها را هم نمونه‌هایی از آثار قلم به حساب آورد ... همانطور که کیبورد فرسایی و وبلاگنویسی این روزها مصداقی از قلم است. کاش بودند کسانی که سیر و تطور نوشتن را در تاریخ بررسی می کردند که از کجا آمده و چه مسیری را طی کرده است. البته نه تاریخی که غرب می خواهد در ذهن ما فرو کند، منظورم همان تاریخ اشتباهی است که در مدارس آموزش و پرورش به ما غالب کردند. اصلا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا غربی‌ها و مستشرقان باید برای ما تاریخ بنویسند؟ بگذریم این بحث برای خود فرصت زیادی می‌خواهد.

آن‌کس که می خواهد این تطور را به منصه ظهور دربیاورد نباید صرفا یک تاریخ‌دان و تاریخ‌شناس باشد؛ بلکه باید اهل تفلسف و تفکر باشد چرا که گفتن تنها گذاره های تاریخی سودی ندارد، باید کسی باشد که تاثیرات هر یک از این دوران نوشتن بر جامعه و مردم و حتی خود نوشتن و نویسنده‌ها را بررسی کند و همچنین در خیلی از موارد دیگر که به موضوع نوشتن و قلم مربوط است باید علمیت کافی داشته باشد. به عنوان مثال از جمله مواردی که باید در کنار بررسی تاریخی نوشتن مورد بررسی قرار گیرد عبارت است از : کتاب، چاپ، سیر و شیوه تحصیل، نقاشی و تصویرگری، عکاسی، تکنولوژی، شبکه جهانی اینترنت، وبلاگنویسی، شبکه های اجتماعی، گوشی های هوشمند و ... 

نیکلاس کار نویسنده کتاب کم عمق ها -با نام اینترنت با مغز ما چه می کند هم ترجمه شده است- تا حدودی سعی کرده است که این کار را بکند. نمی دانم اطلاعات و گذارش هایی که می دهد چقدر صحیح است، امّا روش خوبی دارد. البته او برای شاهد بحث خود و به نوعی برای استدلال نظریه خود این شیوه را انتخاب کرده است و البته بیشتر تاثیرات آن پدیده بر مغز آدمی را مورد بررسی قرار می‌دهد. مواردی چون صنعت چاپ و همچنین نقشه‌ها و اگر اشتباه نکنم پدیده‌ی ساعت را به همین شکل بررسی می کند. قبلا این کتاب را معرفی کرده‌ام البته در آن یادداشت به این ویژگی کتاب اشاره‌ی نشده بود. این کتاب را بخوانید تا کمی با این شیوه در مقام عمل آشنا شوید.

نظرات  (۶)

  • آفتابگردون ...
  • چرا اینقدر سخت مینویسید و کلمات نامانوس استفاده میکنید؟ واقعا برای من ارتباط گرفتن با این پست راحت نبود.

    یکی از ویژگی‌های یه نوشته‌ی خوب ساده نویسی در اون هست. اگه قرار باشه یه نوشته تخصصی برای یه قشر خاص باشه که هیچی وگرنه تجدید نظر کنید :/

    پاسخ:
    واقعا سخت بود؟؟؟؟!!! این پست فقط سخت‌نوشته شده بود یا بقیه پست‌ها هم مشکل دارن و مشکل از نوشتن منه؟

    نظر بقیه هم همینه؟ چه در مورد این پست و چه در مورد بقیه پست‌ها؟
  • میرزا مهدی
  • سلام دیگه لازم شد برم شهر کتاب . پیداش کنم و بخونمش... کلا شیفته ی دوستانی هستم که زحمت معرفی کتاب رو به دوش خودشون میکشن...

    حتما بی ربط به مطلبت دارم حرف میزنم ولی یکی از سخت ترین کارهای دنیا برای من انتخاب کتاب خوبه. و چه خوبتر این که دوستانی هستن که مطالعه میکنن و خوب هاش رو معرفی میکنند.

     

    قَلَمَت نافَرسا!

    (دعای جدید بود)

    پاسخ:
    سلام.
    اتفاقا پیدا کردن کتاب خوب برا من خیلی راحت شده و به یکی از علایقم تبدیل شده، وقتی یه کتاب خوب پیدا می کنی مثل اکتشاف یه چیز جدیده.

    قلم ما طاقت‌فرسا نباشه، نافرسا پیش‌کش:))
  • سیّد محمّد جعاوله
  • جالب بود

  • سیّد محمّد جعاوله
  • جالب بود

  • آفتابگردون ...
  • نه معمولا روان‌تر از این مینویسید اما این پست یهو نمیدونم چرا اینطوری شده. چند تا کلمه بود اصلا من به عنوان یه ادم معمولی واقعا تا حالا اینا رو اصلا نشنیدم و معنیشم نمیدونم. جملات یه جوری بود که ادم هی باید دقت میکرد که چی داره میگه! عوض اینکه فکر کنه.

    خودتون دوست داشتید ادبی بنویسید یا همچین چیزی؟

    پاسخ:
    ضعف جملات از بنده بود که خوب جمله بندی نشده بود. ولی بعضی از کلمات تعمدی استفاده شده .

    هر چند نیست درد دل ما نوشتنی

    از اشک خود دو سطر به سیما نوشته ایم...

     

    خوب بود و تشکر.