میرزامهدی یکی از خوش قلمان بیان، پستی در خور توجه به مناسبت روز قلم نوشته است که قسمتی از آن را برای شما نقل می کنم:
قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه حل هایند. هر کس می تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می کند، بنویسد. قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.
تاریخ تولد این معجزه کی بوده است؟ و یا اگر اعجاز آن را قبول ندارید، در چه تاریخی و توسط کدام نابغه قرن اختراع شده است؟ شاید قبلتر از اختراع خط و حتی نوشتن با خط میخی. شاید بتوان تصاویر و نقاشی های روی دیوارهای غارها را هم نمونههایی از آثار قلم به حساب آورد ... همانطور که کیبورد فرسایی و وبلاگنویسی این روزها مصداقی از قلم است. کاش بودند کسانی که سیر و تطور نوشتن را در تاریخ بررسی می کردند که از کجا آمده و چه مسیری را طی کرده است. البته نه تاریخی که غرب می خواهد در ذهن ما فرو کند، منظورم همان تاریخ اشتباهی است که در مدارس آموزش و پرورش به ما غالب کردند. اصلا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا غربیها و مستشرقان باید برای ما تاریخ بنویسند؟ بگذریم این بحث برای خود فرصت زیادی میخواهد.
آنکس که می خواهد این تطور را به منصه ظهور دربیاورد نباید صرفا یک تاریخدان و تاریخشناس باشد؛ بلکه باید اهل تفلسف و تفکر باشد چرا که گفتن تنها گذاره های تاریخی سودی ندارد، باید کسی باشد که تاثیرات هر یک از این دوران نوشتن بر جامعه و مردم و حتی خود نوشتن و نویسندهها را بررسی کند و همچنین در خیلی از موارد دیگر که به موضوع نوشتن و قلم مربوط است باید علمیت کافی داشته باشد. به عنوان مثال از جمله مواردی که باید در کنار بررسی تاریخی نوشتن مورد بررسی قرار گیرد عبارت است از : کتاب، چاپ، سیر و شیوه تحصیل، نقاشی و تصویرگری، عکاسی، تکنولوژی، شبکه جهانی اینترنت، وبلاگنویسی، شبکه های اجتماعی، گوشی های هوشمند و ...
نیکلاس کار نویسنده کتاب کم عمق ها -با نام اینترنت با مغز ما چه می کند هم ترجمه شده است- تا حدودی سعی کرده است که این کار را بکند. نمی دانم اطلاعات و گذارش هایی که می دهد چقدر صحیح است، امّا روش خوبی دارد. البته او برای شاهد بحث خود و به نوعی برای استدلال نظریه خود این شیوه را انتخاب کرده است و البته بیشتر تاثیرات آن پدیده بر مغز آدمی را مورد بررسی قرار میدهد. مواردی چون صنعت چاپ و همچنین نقشهها و اگر اشتباه نکنم پدیدهی ساعت را به همین شکل بررسی می کند. قبلا این کتاب را معرفی کردهام البته در آن یادداشت به این ویژگی کتاب اشارهی نشده بود. این کتاب را بخوانید تا کمی با این شیوه در مقام عمل آشنا شوید.
چرا اینقدر سخت مینویسید و کلمات نامانوس استفاده میکنید؟ واقعا برای من ارتباط گرفتن با این پست راحت نبود.
یکی از ویژگیهای یه نوشتهی خوب ساده نویسی در اون هست. اگه قرار باشه یه نوشته تخصصی برای یه قشر خاص باشه که هیچی وگرنه تجدید نظر کنید :/