فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

قبل از نقل یادداشت، درخواستم مطالعه همراه با تفکر است؛ مثل همیشه التماس تفکر!

یادداشتی از حسین کاوه:

 رؤسای دیروز طلبکاران امروز❗️

عزیزی می‌فرمود برخی از مسئولین بارها خواسته‌اند جمهوری اسلامی را ساقط کنند اما مردم نگذاشته‌اند
الان حدودا 42 سال است که از انقلاب اسلامی می‌گذرد و قوای مقننه و مجریه سلطه جریانات و افراد مختلفی را به خود دیده‌اند که در ادامه اجمالا اشاره‌ای به آن خواهیم کرد...


*سکانداران ادوار مختلف دولت

57 - 58 : مهدی بازرگان 1 سال (دولت موقت)
58 - 60 : ابوالحسن بنی صدر 2 سال (رئیس جمهور)
   شهیدان رجایی و باهنر از 58 - 60 در سمت‌های نخست وزیری و ریاست جمهوری بوده‌اند اما در این سال‌ها قدرت و اختیارات اصلی در دستان بنی‌صدر بوده است.
60 - 68 : میرحسین موسوی 8 سال (نخست‌وزیر)
68 - 76 : هاشمی رفسنجانی 8 سال
76 - 84 : محمد خاتمی 8 سال
84 - 92 : محمود احمدی‌نژاد 8 سال
92 - 99 : حسن روحانی 7 سال
#نکته: در سال‌های 60 - 68 آیت الله خامنه‌ای عهده‌دار ریاست جمهوری بوده اما به خاطر وجود ساختار نخست وزیری، تشکیل دولت و قدرت و اختیارات اصلی در دست نخست وزیر یعنی میرحسن موسوی بوده است.


♦️ سکانداران ادوار مختلف مجلس

57 - 59 : شورای انقلاب اسلامی 2 سال
59 - 68 : هاشمی رفسنجانی 9 سال
68 - 71 : مهدی کروبی 3 سال
71 - 79 : ناطق نوری 8 سال
79 - 83 : مهدی کروبی 4 سال
83 - 87 : حداد عادل 4 سال
87 - 99 : علی لاریجانی 12 سال
#نکته: ابتدای دوره سوم مجلس هاشمی رفسنجانی ریاست آن را عهده‌دار بوده‌ اما به خاطر انتخاب شدن وی در سال 68 به ریاست جمهوری، 3 سال باقی مانده را کروبی عهده‌دار ریاست مجلس سوم می‌شود.

با یک حساب ساده در می‌یابیم که در این 42 سال 34 سال سکان دولت تحت مدیریت افرادی (بازرگان، بنی‌صدر، موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی) بوده که با خط امام و رهبری فاصله و بعضا حتی زاویه داشته‌اند و همچنین سکان مجلس نیز در این 42 سال 36 سال تحت مدیریت افرادی (هاشمی، کروبی، ناطق، لاریجانی) بوده که چندان تفاوت فکری و عملی با افراد فوق الذکر ندارند.

البته این انحراف از مسیر امام و رهبری گرچه در همان زمان‌ها برای اهلش آشکار بوده اما روشن شدنش برای عموم مردم زمان هزینه‌های زیادی برده است.
#نکته: ناگفته نماند که 2 سال آخر دولت احمدی‌نژاد و 4 سال ریاست حداد عادل در مجلس نیز آنگونه که باید مطلوب و ایده‌آل نبوده است، خصوصا جناب احمدی‌نژاد!


اکنون سوال اینجا است که چرا مسئولین دولت و مجلس فوق الذکر (به جز جناب حداد که خیلی فعال نیستند) در این 42 سال، اکنون در یک اردوگاه با تابلوی غیر انقلابی جمع شده‌اند و نقطه اشتراک همه آنها مخالفت پنهان و آشکار با رهنمودها و فرامین ولی فقیه و ایستادگی در مقابل نظام اسلامی و بعضا خروج علیه حاکمیت اسلام و جمهوریت شده است و همواره از مردم طلبکار بوده و منتقد جدی کاستی‌ها و نواقص هستند!
مگر نه این است که در این 42 سال همه منابع، قدرت و اختیارات در دست آقایان بوده است، پس چرا اکنون ژست اپوزیسیون و مخالف خوان گرفته‌اند!؟ اگر قرار به پاسخگویی باشد اولین کسانی که باید پاسخ دهند همین آقایان هستند نه کس دیگر...

خدا را هزار مرتبه شکر که سایه تدبیر امام و رهبری در این 42 سال بر سر این کشور و مردم بوده است وگرنه معلوم نبود که قدرت طلبی و بی انصافی برخی از مسئولین فوق الذکر چه بر سر اسلام و ایران می‌آورد.
ناگفته نماند؛ جایگاه نسبی خوبی که اکنون جمهوری اسلامی ایران در میان سایر کشورها دارد نیز ثمره همین هدایت‌های امام و رهبری و ایستادگی مردم و البته برخی مسئولین خدوم بوده است. / منبع

پی‌نوشت من:
آری! برخی از افراد نام‌برده شده در متن، داخل در پادگان ضد انقلاب بودند و هستند، امّا برخی دیگر را چه از مجلسی‌ها و چه از دولتی‌ها نباید غیر انقلابی کرد. در این وادی نباید از امام امت پیشی گرفت. ایشان بر جذب و حفظ حداکثری تاکید دارند. باید تلاش کرد از اشتباهات برگردانده شوند نه آنکه طرد شوند. البته من به شخصه مفهوم غیرانقلابی را نمی‌فهمم! ما دو طیف داریم؛ انقلابی و ضدانقلاب. مابین این دو چیزی نداریم؛ کسی اگر انقلابی نباشد، ضد انقلاب است. این تعبیری است که بعد از گذر از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب باید به آن برسیم.  

نظرات  (۵)

  • میرزا مهدی
  • خوب حامد عزیزم! الان باید چی کار بکنیم؟از دست ملت کاری ساخته ست؟ یا باید بنشینیم و نگاه کنیم و حرص بخوریم.؟

    دقیقا الان ملتی که اگر کوچکترین تحرکی از خودش نشون بده، خودش و خونوادش سر به نیست میشن، باید چی کار کنن؟

    راه کار چیه؟

    این اسامی و بعضا عدد و ارقام، دیگه واقعا کسل کننده شده. شما نه. ولی انقدر تو رسانه ها و جراید، این روزها از این چیزها نوشته میشه که تمومی هم نداره. مردم بیدار شدن. آگاهن. اما برای حرکت کردن، راهکار ندارن./

    ملت، هنوز تجربه ی یک حرکت انقلابی، اون هم به اون عظمت رو تو کارنامه خودشون دارن. هنوز هستن هم نسلهای انقلابیونِ سال 42 تا 57. 

    اما همون ها هم امروز، راهکار میخوان. نه ترس دارن و نه هراسی. راهکار. یه حکم. یه دستور. یه چیزی شبیه فرمایش آقا. بگن یا علی. ملت به پا خیزند و بگن یا علی. 

    پاسخ:
    مردم ما مردم خیلی خوبی هستند. اولا این که آگاه بشیم خیلی خوبه و اینکه بدونیم دور و برمون چه خبره. بصیرت و آگاهی خیلی مهمه. هر چند شما می‌گید رسانه‌ها این چیز‌ها رو نوشتند ولی من باز هم احساس می‌کنم کمه. دلیلم بر کم بودنش همین عدم مطالبه عمومی مردم هستش.

    اینکه می‌گید مردم کوچیک‌ترین تحرکی نشون بدن می‌رن توی گونی، اولا بگم که اعتراض باید قانونی باشه و باید فضای نخبگانی کشور بصیرت افزایی کنند تا مردم مطالب‌گر بشن. مطالبه عمومی. و این که این چند بار اعتراضات به آشوب کشیده شده چیز تازه‌ای نیست و اگر تاریخ اول انقلاب را نگاه کنید این مسئله یا بهتر بگویم مشکل از همان ابتدا بوده است. و حل این مشکل هم به دست خود مردم است که اعتراضات مسالمات آمیز داشته باشند. وقتی در یک جمع معترض یک یا چند نفر آشوب‌گر بخواهند اعتراض را به آشوب بکشانند اگر خود مردم در آن جمع مانع شدند و تذکر دادند و نگذاشتند اموال مردم و دولت تخریب شود، از این مسئله هم عبور می‌کنیم. هرچند عبور از این مسئله نزدیک است امّا راحت نیست.

    در مورد حکم و دستور و فرمایشی که گفتی هم اولا بگم که بنای رهبری بر دستور دادن نیست، مقام مردم و مردم سالاری در نگاه ایشون خیلی جایگاه ویژه‌ای داره... حتی در انتصاب‌هایی که زیر نظر شخص ایشونه... مثلا قوه‌ی قضایی وقتی بعد از انتخابات ۹۶ از نگاه مردم آقای رئیسی مقبولیت پیدا کرد ایشون رو رئیس قوه‌ی قضا کردند. اینکه این شیوه درست هست یا نه بحث دقیق لازم داره ولی اجمالا بگم که از نقل تاریخ و روایات به دست میاد که شیوه و روش پیامبر اکرم و اهل‌بیت علیهم الصلوات هم به همین منوال بوده است.
    ایشون به‌جای حکم و دستور اکثرا توصیه می‌کنند، نمونه بارز در باب برجام. 

    امّا همین توصیه‌هایی هم که داشتند چقدر شنیده شدند؟؟؟ حتی فضای نخبگانی جامعه هم سخنان ایشان را نمی‌شنوند چه برسد به تحلیل و تبیین برای مردم و سوق مردم به عمل به آن. اگر فقط به شعار هر سال که توسط ایشون مشخص میشه عمل بشه، وضع خیلی فرق می‌کنه.  البته گلایه من در این قسمت از مردم نیست، گلایه از کسانی است که وظیفه تبیین سخنان آقا را دارند ولی به آن عمل نمی‌کنند... و از طرفی جو رسانه‌ای حاکم مانع اقبال شخصی مردم به سمت فرمایشات ایشان است. و مشکل دیگر حجاب معاصریت است که مانع فهم خیلی از سخنان ایشان است. این حجاب است که باعث می‌شود سخنان ایشان را سرسری بنگریم و بگذریم...

    معذرت می‌خوام منبر رفتنم طولانی شد. برا خودش یه پست شد ... 
  • میرزا مهدی
  • اتفاقا دوست دارم بشه که پا منبرتون هم بشینم:)

    پاسخ:
    ما محضرتون درس پس می‌دیم :)
  • آفتابگردون ...
  • چقدر ماشالا آقایون بین دولت و مجلس میچرخیدن و میخوردن و میلنبوندن بعدم دنبال براندازی بودن این چند سال. من گمون میکنم باید یه ساز و کاری وجود داشته باشه که محدودیت بذاره برای سالهای مسئولیت‌های بالا. مثلا اگه یکی هرگلی میخواد به سر مملکت بزنه ۴ یا نهایتش همون ۸ سال براش کافیه. که معمولا ۴ سال دوم رو گند میزنن. یا ریاست مجلس عملا شده بود ارث بابای آقای لاریجانی! خب یعنی چی آقا قحط الرجاله مگه؟ هیچ کدوم از اینایی که اتفاقا سالهای زیادی توی قدرت بودن هیچ توانایی خاص و فوق العاده‌ای نداشتن بلکه اکثرا اون حیطه رو عین آب مونده‌ی بی استفاده کردن.

    کامنت و جوابتونم به آقای میرزا مهدی رو خوندم. باید بگم که شعور جمعی جامعه باید رشد بکنه وگرنه که هی رهبر بیاد توی قیمت نون و مرغ و مسکن حکم بده که حکومت نمیشه! هرقسمتی مسئول مسخره‌ی خودشو داره خیرسرش. حکومت شاهنشاهی که تشکیل ندادیم که رهبر همش حکم بکنه. درضمن تجربه هم نشون داده اگع ایشون یه فرمانی بدن اینطور نیست همه گوش کنن و اجرا بکنن. توی همین انتخابات اخیر رهبر چی گفتن؟ گفتن واجبه همه بیان شرکت کنن بعد درصد مشارکت ۶۰ شد. یا همین خرید کالای داخلی اینقدری که این چند سال رهبر گفتن، بچه مذهبیا باید واسه جهیزیه و کالاهای ریز و درشت کالای خارجی رو حروم میدونستن. ولی واقعا این اتفاق افتاده؟! 

    من بنظرم باید سطح فهم عمومی بیاد بالا. همون بصیرت که میگن. الان نسبت به قبل بهتر شده ولی هنوز خییییلی جا داره بهتر بشه. و ما هرچی میکشیم از جهل مردمه. مردمی که موقع انتخابات هیجان زده میشن و گول میخورن یا اینکه اصلا ضرورت نمیبینن پیشینه و افکار اون فرد رو بررسی کنن یا از بزرگان بپرسن. مردمی که بعد از رای دادن یقه طرفو نمیگیرن بگن شعارات چی شد پس چرا عمل نمیکنی؟ به جاش به نظام بد و بیراه میگن و اونو ناکارآمد میدونن. دقیقا چیزی که اون فرد مغرض به قدرت رسیده میخواسته.... ببینید خیلی از مردم اصلا فکر نمیکنن. میشه آگاهی داد میشع بحث کرد اما نمیشه برای کسی فکر و شعور خرید. من خودم اینقدر بحث کردماااا دوستانه و خیلی منطقی، ولی واقعا پای سیاست که میاد وسط مردم متصبانه و کورکورانه حرف میزنن. به ندرت کسی رو دیدم کع واقعا دنبال حقیقت باشه اونم با سند و مدرک. مردم به راحتی با یه شایعه یا خبر تلگرامی آبروی یه آدمو میریزن و ازش متنفر میشن. میگی سندش کو میگن لابد هست دیگع!! 

    تا وقتی مردم احساس نیاز به دونستن و احساس نیاز  به تفکر نداشته باشن واقعا اینا رو نمیشه تزریق کرد به کسی. نمیشه از مغازه سرکوچه هرید برای کسی!!!

    بحث برجام و چیزای مشابه که میشه فقط احساسی و حزبی و متعصب خوشحال یا ناراحت میشن. نمیان مطالبه کنن که کارشناسا بیان بند به بندشو توضیح بدن توی تلویزیون و محاسن و معایبشو بگن. اصلا احساس نمیکنن هرچیزیو باید به متخصص اون کار بسپرن و ازش توضیح بخوان. وگرنه ظریف و روحانی جرات نمیکردن اینقدر ادعاهای گنده و بی پایه و اساس راجع به برجام داشته باشن. به خاطر هربند باید جوابگو میبودن. اینطوری همه چیو نمیدادیم بره و اونا به ریشمون بخندن. بیست سال برگردیم عقب... همه چی دقیق و قدم به قدم اجرا میشد.

    الانم بیدار نشدن طرفدارای برجام.

    برجام یه مثال نخ‌نمای مسخرست. این طرح تحول نظام سلامت اگه بدونید چه باتلاقیه... چطور بیمارستانا رو بدهکار بیمه‌ها کرده بدون هیچ پشتوانه مالی یه مدت از مردم پول نگرفتن که تبلیغات کامل بشه و از اونور حقوق پزشکای ثابت بیمارستانا چند سال پرداخت نشد. خدمات افت کرد. پزشکای عمومی رو نابود کردن. مهاجرتها زیاد شد. بیمه‌ها غول شدن عین بانکها. مردم از پزشکا متنفر شدن و روابط اینقدر مهم خراب شد طوری  که حمله و ضرب و شتم انجام شد. اگه بخوام توی یک جمله بگم لیبرالیسم نظام سلامت بود این طرح. بعد نه کارشناسی اومد بگه چی چیه نه کسی مطالبه کرد. صدای پزشکام دراومد گفتن اینا بس که میخورن اعتراضشون دراومده. هیشکی نگفت شاید توشون یه پدربیامرزی هم باشه دلش بسوزه.

    هیچی سر جاش نیس... رای‌ دادنا بیخود و پیگیریا بیخودتر... بعدم همه چیو میندازن گردن نظام و رهبر

     

    پاسخ:
    به نظرم این روشن‌گری و بصیرت افزایی وظیفه‌ی نخبگان جامعه است. و همچنین دانشجویان. یه جمله‌ای منسوب به شهید بهشتی هستش که دانشجو موذن جامعه است.

    امروزه بصیرت افزایی خیلی راحت شده فقط باید اولا متوجه باشیم که وظیفه بصیرت افزایی داریم و بعد خودمون بصیرت نسبت به حوادث پیدا کنیم و بعد از آن هنگامه بصیرت افزایی است و فرصت و میدان اون هم زیاده از همین فضای مجازی گرفته تا فضای حضوری مثل دوستان و خانواده که من این فضای حضوری و فضای خانواده را موثر‌تر می‌دونم، یه طرحی رو توی ذهنم دارم که منشا اون یکی از اساتیدم بود که قصد دارم اگه توفیق بود روش کار کنم توی این مضموم که صله رحم به مثابه یک رسانه. 

    این که توی یک بحث یا بهتره اسمش رو بذاریم گفتگو -چه مجازی و چه حقیقی- کسی قانع نشه، مهم نیست؛ مهم اینه که حرف ‌ حق زده بشه  تا اولا به گوش دیگری ها برسه و ثانیا همون طرف مورد خطاب هم با کثرت شنیدن حرف کمی قانع بشه و حتی اگه فطرتش غبار نگرفته باشه با یک حرف تلنگر می‌خوره.

    در باب پاراگراف اول‌تون؛ فهمیدن و شناخت افراد خیلی سخته؛ حالا که از اون زمان گذشته و کارنامه افراد جلو ما باز هستش ما می تونیم به راحتی در مورد اونا حرف بزنیم، و در زمانه‌ی خود اون مسئولین به این وضوح نبود. البته بودند کسانی که از همان ابتدا نگران بودند و هشدار‌هایی می‌دادند ولی در همان زمان هم عدم کسانی که بصیرت افزایی کنند مشکل بزرگی بود همون دردی که رهبری چند سال قبل گفتن أین العمار ...
    به طور مثال همین حال در مورد قالیباف، بعضی هستند که نگرانند که نکنه لاریجانی دوم بشه ... 

    سرجای خود آوردن چیز‌ها وظیفه من و شما است ... حتی شده با کوچکترین قدم‌ها، این‌ها هم ارزشمندند.
  • آفتابگردون ...
  • از آخر شروع میکنم!

    برای اینکه شناخت حاصل بشه باید اول احساس نیازش وجود داشته باشه تا پی اش رو بگیریم! وقتی کسی حسی نیاز نداره و فکر میکنه احتیاجی به این کار نیست حرفم بزنی اثری نداره و برعکس فکر میکنه میخوای افکارتو بهش تحمیل کنی. میگه من افکار خودمو دارم!! درصورتی که کلا فکر خاصی نداره و حتی دیده شده افرادی که با تو حرف میزنن میگن اره راس میگی و با اون یکی هم همینو میگن و کلا هرکی هرچی بگه میگن راس میگه و نیمه عمر هر حرف براشون چند ساعته! من خودم مگه سنم قد میداده اقای روحانی رو بشناسم؟ فقط توی مرور دوره ریاست جمهوری خاتمی که من کلاس اول بودم و سالهای بعد نشون داد، فهمیدم یه آقایی بود عمامشو شبیه کلاه درست میکرد ولی  عبا هم داشته بعد نیروگاه‌های هسته‌ای رو دقیقا زمان ایشون پلمپ کردن. فهمیدم یه تحقیق لازمه. از چهارتا آدم آگاه کا میدونستم هم فکر کردن بلدن هم اگاهیشو دارن پرسیدم و رایم رو دادم. دور دومم که همه چی اظهر من الشمس بود با کارنامه مبارکشون :/

    من هم با دوستان نزدیک خودم صحبت میکنم در این موارد هم با فامیل پدرم سالهای قبل بحث میکرد. دوستان من که کاملا تحت تاثیر فضای مجازی همه چیو سیاه میبینن و فامیل هم با این بحثا اونقدر آزرده میشن که کلا صله رحم تحت الشعاع قرار میگیره. این تجربه چند ساله‌ست نه یکی دو موردی. 

    همون که گفتم میشه کوتاه موضع گفت ولی برای صحبت و دلیل و برهان آوردن، باید طرف بخواد بدونه. 

    البته شما که وبلاگ منو نمیخونید ولی خب یه پست واسه فضای کرونایی گذاشتم دوست خودم اومده بهم توپیده واسه اینکه از منظر درمانی به قضیه نگاه کردم.وحتی پست این ترند اخیر.

    الان با این رسانه‌های مجازی مردم دچار جهل مرکب شدن. چهار تا برنامه ثریا و جهان ارا هم که روشنگری و مطالبه میکرنو بستن شد تلویزیون ویترین اقای روحانی :/

    میگن قالیباف بشه لاریجانی؟ بله ممکنه بشه. منم ممکنه یزید بشم! هرکسی ممکنه هرچی بشه! ولی مهمه که ما بهترشو توی انتخابات اخیر داشتیم و بالا نفرستادیم یا چی؟!! 

     

    پاسخ:
    اونی که در مورد قالیباف گفتم به عنوان مثال بود؛ نه اینکه فکر و عقیده خودم باشه. 
    برنامه های تلویزیونی که نام بردید خوب هستند ولی کافی نیستند و همچنین خیلی ها مخاطب اونا نمی شن، توی فضای بحث ها به خصوص از نوع دوستانه هاش یا خانوادگی هاش لازم نیست درگیری و نزاع شدید پیش بیاد مخصوصا توی صله رحم، وقتی گفتگو میشه باید صمیمانه باشه...
    من چند وقتی است که فرصت نمی کنم حتی کتاب هم بخوانم، چه برسه به وبلاگ خوانی؛ وگرنه خواندن دوستانی که برایم نظر می گذارند مخصوصا چون شماهایی که اکثر مطالب رو می خونید جز برنامه های منه هرچند به ندرت کمتر نظر میذارم!

    یکی از هنرهای مهم این دوران خوب گفتگو کردنه! نمی خوام بگم شما خوب شروع نمی کنید، ولی چقدر از خودمون پرسیدیم که مشکل از خودمونه که خوب صحبت نکردیم؟ در گفتگو ها باید واقعا قصد گفتگو داشته باشیم قصد فهمیدن حقیقت و روشن شدن افق ها؛به خواهیم واقعا افق برایمان روشن شود؛ نه صرفا این که خودمون رو توی موضع درست ببینیم و قصد تفهیم و شیرفهم کردن مخاطب رو داشته باشیم.
  • آفتابگردون ...
  • توی حضوری میتونم خوب حالا نمیدونم بشه گفت ولی خیلی بهتر از اینجا صحبت کنم.

    اما مجازی واقعا از این نظر جای مزخرفیه. پست گذاشتنش خوبه ولی اصلا نمیتونم به سطور به چشم آدم نگاه کنم و تصور کنم هر کلمه چه لحنی داره و وقتی طرف مقابل صحبت میکنه بالاخره بعدش نوبت منم میشه پس خوب گوش کنم!

    فحشم که ملت عین چی میدن و میرن. اینجا که باز خوبه یه چیزایی تو اینستا توی کامنت پیجای خوب و بزرگ حواله ادم میکنن که ...

    پاسخ:
    همین حالا داشتم یه فیلم از یه گفتگو ۴ نفره در مورد هنر شهید آوینی میدیدم که بحث توی یه قسمتی رسید به اینکه ما توی هنر، نگاه شب عملیاتی نداریم. 
    توی دیگر عرصه ها هم باید نگاه جهادی داشته باشیم، این حرف شنیدن ها و فحش شنیدن ها رو هم باید تحمل کرد باید قدرت تحمل و شنیدن حرف داشت... توی مجازی تحمل فحش راحت‌تره امّا سختی اون توی واقع و بیرون هستش