فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

مجله «ادبیات داستانی» در تابستان ۱۳۷۶ با مرحوم نادر ابراهمی مصاحبه می‌کند. در بخشی از این مصاحبه اینچنین آمده است:

من اگر چندین و چند کار را با هم، توأم، همزمان انجام ندهم، اصلا قادر نیستم کاری انجام بدهم. دو ساعت که به داستان می‌پردازم، داغان می‌شوم؛ مغزم از کار می‌افتد. نبوغ یا استعداد ذاتی نویسندگی ندارم - ابداً ابداً. با جان کندن و مشقت می‌نویسم. این است که بعد از دو ساعت، وا می‌مانم و بلافاصله خط عوض می‌کنم. ده صفحه یا بیشتر می‌خوانم و یادداشت‌برداری می‌کنم. بعد می‌روم دنبال کارهای تحقیقاتی‌ام را در یکی از زمینه‌ها می‌گیرم - مثلا در زمینۀ جغرافیای تاریخی ایران یا مواد معدنی ایران یا ... یا یکی از این ده رشته، یکی دو ساعت کلنجار می‌روم، چند ورقی می‌نویسم یا چرک‌نویس می‌کنم. وقتی مغز کوچکم از کار افتاد، می‌روم سر وقت خطاطی. برای رفع خستگی، کمی خط می‌نویسم. به نشاط می‌آیم. اگر تمایل به ادامۀ داستان‌نویسی در من پدید آمده باشد، باز چند سطری می‌نویسم. بعد می‌روم سراغ حرفۀ محبوبم ادبیات کودکان و مسائل کودکان. یادداشتهایم را تنظیم می‌کنم یا چیزهایی می‌افزایم، فکرهای تازه می‌کنم و زمانی که دیدم دیگر نمی‌توانم در این راستا فکر کنم - خوب و بدش را نمی گویم، نفس فکر کردن را می‌گویم - آن وقت می‌روم سر وقت کارهای سینمایی: فیلمنامه‌نویسی، مقالات و کتاب‌هایی در باب سینما ... و به همین ترتیب، حرکت می‌کنم.

این شیوۀ کار کردن، در حد توانایی ناچیز من است و تجربه من ثابت کرده که تنها به این شکل، قادر به کار هستم، و بر این اعتقادم که این روش کار، على الأصول، درست است، برای اکثر مردمی که مثل من هستند، و نه حامل نبوغ ذاتی مادرزاد. منبع

ما که اکثرا نبوغ ذاتی نداریم؛ می‌دانید که درصد خیلی کمی از جمعیت، نابغه هستند. پس بهتر است برای رسیدن به موفقیت -در هر زمینه‌ای مخصوصا نویسندگی- بی‌وقفه تلاش کنیم و هنگامی که از کاری خسته شدیم، به اتلاف وقت به بهانه استراحت نگذرانیم، به کار دیگری مشغول شویم، چه خوب می‌شد اگر استراحت‌هایمان هم هدفمند بود. یک‌بار دیگر حرف زنده‌یاد ابراهیمی را بخوانید، ببینید به همین نتیجه می‌رسید یا نه؟

پی‌نوشت: به منبع رجوع کنید! دیگر حرف‌های ایشان قابل استفاده است، مخصوصا پاراگراف دوم که مربوط به اتلاف وقت است.

نظرات  (۶)

من داستان های مرحوم ابراهیمی رو نخوندم. شما خوندین؟ 

اگه خوب نوشته باشن، یعنی با تمام وجود ثابت کردند که علاقه و پشتکار مهم‌تر از استعداده.

پاسخ:
زنده‌یاد نادر ابراهیمی، از نقاط عطف در تاریخ ادبیات فارسی هستند.

نوشته‌هاشون مشهوره،  عجیبه که نخواندید، البته من هم همه آثارشون رو نخوندم. 
  • محمدحسین قربانی
  • با اینکه شرمسارانه باور دارم که از همین گروه باطل‌کنندگان زمان هستم  و به‌خصوص بخشی از بهترین دوران یادگیری و تولیدم را از شانزده سالگی تا سی و دو، سه سالگی به علت نداشتن راهنما و مشاور، تباه کرده‌ام. این بخش از مصاحبه واقعا برایم عجیب و جالب بود. از این نظر که چنین شخصیتی هم بخش زیادی از زندگی خود را احساس میکند هدر داده است.

    اما راستش به نظر من استاد کمی تواضع به خرج داده است. به نظر من نویسنده درجه یکی بوده و هستند حالا اینکه در گذر زمان و با پشتکار این هنرشان بهبود پیدا کرده حرف دیگری است اما اینکه استعداد ذاتی نداشته را حداقل من نمیتوانم باور کنم. کما اینکه انعطاف پذیری که در انجام کارهای مختلف در همین متن اشاره شده است کار هر انسانی نیست.

    پاسخ:
    همین تلاش و پشتکار و توانی که داشتند هم می‌تواند یک نوع استعداد باشد. کتاب ابن مشغله را دیده‌اید؟ چقدر شغل عوض کردند و نا امید نشوند! این هم به نوعی استعداد است.
  • کاکتوسِ خسته
  • حقیقتا ما هم نبوغ ذاتی نداریم اما علاقه، چرا!

    پاسخ:
    علاقه باید منجر به تلاش بشود... آن وقت جبران نبوغ می‌کند.
  • 1 بنده ی خدا
  • تنها زمانی که اون مدلی کاری انجام دادم،زمان کنکور کارشناسی بود.مشکل من اینه وقتی دارم یکاری انجام میدم،مثلا فلان تکلیف یا فلان درس.تا تموم نشه،فکرم روش میمونه و فشار روانی وارد میشه بهم انگار(شایدم تلقین باشه)

    پاسخ:
    شاید هر کسی باید نحو‌ه‌ی کار کردن خودش را پیدا کند!

  • ...:: بخاری ::...
  • نادر عشقه. همین.

    عشق بما هو. عشق به تمامه.

    چقدر دنبال این پستتون گشتم

    این نقل قول از ن.ا رو هیچ جای دیگه پیدا نکردم و واقعا دلم میخواست دوباره بخونمش.

    خداروشکر آقای انبارداران این پستتون رو پیوند کرده بودن و اتفاقی رویت شد..

    پاسخ:
    از این جنس مطالب لازمه هر از چند گاه خونده بشه