♨️بیانات استاد فلاح شیروانی در کانال ایتا :
ما از فلسفه و امثال این آموزهها توقعمان این است که جهان معنایی ما را تغییر بدهند. به خصوص اگر تغییر جهان معنایی را از زاویهی یک فعل به او نگاه بکنیم در ناحیهی افعال هم تقریباً کار بزرگی است و نظیر ندارد. یک مقدارصریحتر بگویم، فلسفه میخوانیم که روی رفتارمان هم تأثیر بگذارد.
من اگر واقعاً یک فهم متعالی پیدا بکنم، کاملاً رفتار من را به انضباط میکشد. این کاملاً واقعیت دارد. یعنی به تدریج دست و پای من را هم جمع میکند و میبرد در دنیای جدید. به تعبیری انسان را از ناحیه سرش میشود به این طرف و آن طرف کشید. شما زمانی که او را از ناحیهی سر و سینه بکشید، دست و پای او هم میآید، رفتار او هم کاملاً تغییر میکند و متناسب میشود.
نکتهی دوم اینکه در فلسفه غایت رشدی که به دست میآوریم، یک فهم الهی و توحیدی است. طبیعتاً رفتار مترقی که به دست میآید، رفتار توحیدی است. رفتار توحیدی اعم از جنبههای تنزیهی و تشبیهی است.
یعنی اگر فلسفه خیلی خوب اتفاق بیفتد خیلی خوب هم اثر بگذارد، ما را باید شبیه آقا رسول اکرم(ص) بکند. شبیه آقا امیر المؤمنین(ع) بکند. ما مسیر دیگری که نمیخواهیم طی بکنیم. امیدمان این است که اگر این کارها را داریم میکنیم، شباهتهایمان به این حضرات بیشتر شود. فاصلههایمان با این حضرات کمتر بشود.
شاید کسانی که به این معارف دسترسی ندارند باید مسیر دیگری را طی بکنند. ولی مسیر منتخب ما این است. ما نهایتاً باید مانند آقارسول اکرم(ص) بشویم، مانند آقا امیر المؤمنین(ع) بشویم. که چه کار کنیم؟ ایشان چه کار کرد؟
در اُفتادند و صفبندیهایی درست کردند، سمت و سوی اجتماعی درست کردند، همه برمبنای توحید بود. با طاغوت زمان خودش درافتاد، اساسی هم درافتاد. یک لحظه هم کوتاهی نکرد ایشان. هیچ کوتاهی و تردید در ایشان ندیدند. آقا امیر المؤنین(ع) هم همین طور، فرزندان ایشان هم همین طور، همسر ایشان هم همین طور بود، همهی متعلقات ایشان، شیعیان ایشان هم همین طور بودند. هر جا هم[که شیعیان] تردید کردند، در روایتی نقدی به آنها وارد شد که چرا اینجا کوتاه آمدی؟
نکتهی بعدی اینکه تلقی ما از انقلاب اسلامی همین رفتار توحیدی است، همین رفتار توحیدی که از آقا امیر المؤمنین(ع) مشاهده کردیم و امید داریم از آقا امام زمان(عج) مشاهده بکنیم. تلقی ما این است که ایشان یک مصلح بزرگ جهانی است و همین درگیریها را راه میاندازد. اگر ما به سمت ایشان هستیم، رفتار ما بایدیک شباهتی داشته باشد.
تلقی ما از انقلاب یک حیات توحیدی است.
این انقلاب فهم شده، بعد القا شده و مورد استقبال قرار گرفته و الآن ما سر سفرهی این انقلاب هستیم. خیلی حادثهی بزرگی است به خصوص در سمتوسویی که الآن بشر در جهان گرفته است. یعنی در جامعهی بینالمللی که ما الآن داریم مشاهده میکنیم، انقلاب اسلامی با این جوهره و معنایی که دارد، خیلی حادثهی بزرگی است. یعنی حتی با زاویه فیلسوفانه هم که نگاه بکنیم، فلاسفه همه باید غش بکنند که این حادثه اتفاق افتاده است.
عرض من این است که شما در این مسیر، وقتی قبله این باشد، اگر شروع کنید به معماری کردن، واقعاً در دنیای امروز چقدر موفق هستید؟ یک نمونه همین داستان سیزده آبان که روز مبارزه با استکبار است. همین را که کلی شعور در آن است، اگر بنا باشد بقیه چیزها را در ایران حذف کنید، هر چه که در ایران داریم را حذف کنید، اصلاً خود اسم ایران را هم حذف کنید، یک کشور جهان سومیکه چندصد سال به او ظلم شده است. فقط این را در نظر بگیرید؛ فقط اگر بنا بود که ما بر اساس یک شعور مترقی و درک واقعیتهای حیات بشر که کِی به کِی دارد ظلم میکند و... ما فقط یک رفتار ملی تولید بکنیم، واقعا چقدر موفق بودهایم؟
همین قضیه[13 آبان] را شما بخواهید در یک کشور دیگر پدید بیاورید، چقدر موفق هستید؟ الآن همهی ما میدانیم که در تمام شهرهای ایران این تظاهرات هست. حالا یک جایی سردتر است و جایی یک مقدار گرمتر. به این توجه کنید که چقدر هزینه شده و چقدر معنا به خورد این حادثه رفته است. ما که مفت و مجانی تظاهرات رفتیم و آمدیم! اصلا[این حرکت] نهادینه شده، یک عده زحمت هایش را کشیده اند.
انصافاً جدی عرض میکنم و واقعا درخواست دارم نمیخواهم صرفاً انجام وظیفه کرده باشم. واقعا درخواست دارم که به این قضیه نگاه کنید، این واقعا خیلی نعمت است.
به این فکر کنید.
یا شما خیلی سطح بالا مینویسی یا من خیلی بی سوادم. چرا اینقدر مسائل رو نظری و فلسفی بحث میکنین؟ عینی باشه بهتر نیست؟ شایدم مخاطباتون سطحشون بالاس