بعضیها خوشحال و بعضیها هم ناراحت؛ بعضی در فکر تمام شدن مهمانیاند و بعضی دیگر چشم دوخته به عید آمده.
سال قبل را میدانستم که از افراد گروه اول بودم، از دو پستی که یکسال پیش در همین حوالی نگاشتم میگویم و البته آن حال خوشی که در آن مهمانی مبارک سال قبل چشیدم را هیچگاه فراموش نمیکنم. آن دو پست یکی شام غریبان اذان بود و دیگری خداحافظ ای عزیزتر از جانم .
امّا امسال ... نمیدانم در کدام دسته میگنجم! حال تشویشناکی دارم و پریشان.
پینوشت:
۱. رفیق عزیز که استاد ارجمندم میباشد؛ میگفت : گاهی پریشانی ها مهمان های ناخوانده ای هستند که باید قدومشان را گرامی داشت.
۲. عیدتون خیلی خیلی مبارک!!
۳. دوری از وبلاگ چقدر سخت بود؛ هرچند دزدکی کارکی میکردیم!