بعضیها معتقدند که درستنویسی نیاز به استدلال ندارد. و یا حداقل ترجیح درستنویسی نیازمند اثبات نیست. و بعضی هم برخلاف آندیگری، میگویند که اگر اثبات شود و استدلال بر درستنویسی بیاوریم، دیگر این همه عذاب برای دانشآموزان درستنویسی در آموختن نیست. و حداقل دشواریها، راحتتر تحمل میشود!
من نه این طرفی هستم و نه آن طرفی ! اما این را میفهمم که این ریاضت نگارشی فایده دارد و شاید ذکر چند فایده، بیفایده نباشد!
مهمترین آن: شما به صورت صحیح منظورتان را به مخاطب میرسانید، و البته روان و واضح؛ مگر نه این است که از نوشتههایتان توقع دارید که آنچه در فکر شما جریان دارد را به فکر مخاطبتان هم برساند؟ خوب برای آنکه مخاطبتان منظور شما را اولا بفهمد و ثانیا صحیح و درست بفهمد، شما نیازمند آن هستید که درست بنویسید تا او هم درست بخواند و بفهمد.
فایده دیگر آنکه : به وحدت زبانی نزدیک میشویم؛ هرچند وحدت مطلق و آرمانی ممکن نیست و لازم هم نیست، امّا نباید اختلاف و پریشانی آنقدر زیاد باشد که فارسینویسها نسبت به یک دیگر بیگانه باشند، به نحوی که هرکدام متعلق به فرهنگ و زبانی جدا هستند. بله نمیتوان از همه توقع داشت که یکسان بنویسند، امّا این که از محوری واحد دور نشوند هم توقع زیادی نیست!
فایدهای که دیگران گفتهاند : حفظ و صیانت از مرزهای زبانی و فرهنگی کهن ایران؛ همانگونه که باید میراث فرهنگی را حفظ کرد، باید نسبت به زبان وفرهنگمان هم غیرتمند باشیم.
شما چه فایدههایی برای درستنویسی قائل هستید؟