خاطرات سفیر کتابی بود شبیه یک وبلاگ که دلت نمیآید تمام پستهایش را نخوانی. از آن وبلاگهایی که اگر تعطیل شوند و کرکرهاش را پایین بکشند دق میکنی، همان گونه که انتظار نداشتم این کتاب اینگونه تمام شود و به این زودی هم تمام شود. کاش خاطرات ادامه داشت و جلدهای دوم و سوم و چهارم و ... هم داشت.
و همچنین قلمی روان و خوش خوان داشت که نمک طنز آن را جذابتر کرده بود.
و در ادامه این را بگویم که واقعا وظیفهی سفارت را به نحو احسن انجام داد. کاش خیلی از سفرای ما هم این گونه بودند.