فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

خاطرات سفیر کتابی بود شبیه یک وبلاگ که دلت نمی‌آید تمام پست‌هایش را نخوانی. از آن وبلاگ‌هایی که اگر تعطیل شوند و کرکره‌اش را پایین بکشند دق می‌کنی، همان گونه که انتظار نداشتم این کتاب اینگونه تمام شود و به این زودی هم تمام شود. کاش خاطرات ادامه داشت و جلد‌های دوم و سوم و چهارم و ... هم داشت.

و همچنین قلمی روان و خوش خوان داشت که نمک طنز آن را جذاب‌تر کرده بود. 

و در ادامه این را بگویم که واقعا وظیفه‌ی سفارت را به نحو احسن انجام داد. کاش خیلی از سفرای ما هم این گونه بودند.

نظرات  (۳)

  • تکراری Tekrari
  • سلام
    از جمله کتاب هاییه که نمیشه زمین گذاشتش، ولی برای چشیدن شیرینی اون، گاهی مجبور می شدم زمین بذارمش و تو افکار خودم خاطرات رو مزه مزه کنم...
    پاسخ:
    بله خیلی جذابِ؛ باید مزه مزه کرد و روی اون فکر کرد
  • انـ ـــار
  • "خاطرات سفیر" را گذاشته ام در صف خواندن.
    با این تعریف ها مشتاق تر می شوم


    سپاس
    پاسخ:
    :)
    با خواندن این خاطرات نه تنها لذت می‌برید بلکه چیز‌های زیادی می‌آموزید... بعد از هر خاطره واقعا جای چند ساعت فکر داره
  • هانیه شالباف
  • من آروم‌آروم می‌خوندمش که زود تموم نشه... بس‌که پر از انگیزه و انرژی بود :)
    پاسخ:
    با این که انگیزه می‌داد خیلی موافقم، عجیب بعدش انگیزه پیدا کردم، و از اون به بعد بود که تصمیم گرفتم بیشتر زندگی‌نامه و خاطرات انسان‌های موفق رو بخونم