شیخ جعفر ناصری:
ما اسیر تخیل هستیم. فکر میکنیم که رفتیم مشهد یک نفر آنجا نشسته است به ما اخم کرده که چرا گناه میکنی؟ حالا ما مریض بشویم، برویم پهلوی پزشک مگر پزشک به ما اخم میکند؟!غصه هم میخورد. امام هم همین است. غصه هم میخورد که چرا با خودت همچین کردی؟ خودت را با گناه مسموم کردی؟ گناه هم خودش یک نوع سم است. چرا همچین کردی؟ فقط راهش این است که انسان التماس کند با امام آن ارتباط ایجاد بشود. کار درست شود. ولی نهایت رآفت و مهربانی آنجا نشسته بارها در مشاهد مشرفه ملاحظه میکردم میدیدم غیر از مهربانی و دلسوزی چیزی نبود. برای همه، بدترین آدمها که شاید ما تحمل نکنیم. آنجا حضرت تحمل میکنند. مهربانی میکنند. غصه میخورند. فقط یک قدم ما برویم. خصوصاً امام رضا علیه السلام. منبع
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
واقعا وقتی که با این تصور و باور به زیارت امام رئوف برویم چقدر متفاوت زیارت میکنیم. انگار که به خانهی پدری خودمان رفته باشیم. پدری مهربان و دلسوز. حرف این عالم بزرگوار را جایی ذخیره کن و اینبار که خواستی به مشهد الرضا بروی، یکبار اینها را مرور کن، با یک تصور و ذهنیت دیگر به دیدار یار برو!