پیادهروی اربعین از دهه ۳۰ شمسی شروع شده است و به تدریج تا دههی ۵۰ شرکتکنندگان زیاد شدند و به جمعیت هزاران نفری رسید.
با اوج گرفتنهای این پیادهروی، دولت بعث احساس خطر کرد و مخالفتها و مانعتراشیهایش شروع شد؛ در سال ۱۳۵۴ شمسی جمعیت بزرگی به سمت کربلا حرکت کرد، این جمعیت شعاری با این مضمون که «ای آقا و سرور ما اگر دست و پایمان را هم قطع کنند سینهخیز بهسوی تو خواهیم آمد» داشت، در میانههای راه نظامیان دولت بعث برخورد شدیدی داشت و عدهای بازداشت شدند و حتی شش نفر از شیعیان نجف که برنامهریز این حرکت بودند، اعدام شدند.
پس از این اتفاق، پیادهروی اربعین به صورت مخفیانه و در قالب گروههای کوچک دو سه نفره آن هم از مسیرهای بیابانی انجام میشد؛ اگر در ایّام اربعین برنامههای صدا و سیما را دنبال کرده باشید، یک فیلم سینمایی هم چند سالی است در این ایام پخش میشود که مسافران یک مینیبوس به بهانه خراب بودن ماشینشان آن را هُل میدهند که پیاده به زیارت رفته باشند و در مسیر با مشکلات و برخوردهای نظامیان بعثی مواجهه میشوند -هر چه در گوگل سرچ کردم نتوانستم نام این فیلم را پیدا کنم!-
در برخوردهای صدام با این پیادهروی منقول است که بر سر زائرین با بالگرد قیر داغ میریختند و یا تیر اندازی و ... ولی خوب بنده در این خصوص تحقیقی نکردهام و شفاهی این موارد را شنیدهام.
در آن ایام اهالی و ساکنین روستاها و آبادیهای در مسیر زائرین، به صورت پنهانی پذیرای زوار بودند و در مواجهه با مامورین بعثی آنها را میهمانان خود معرفی میکردند تا جانشان در امان باشد.
امّا خوب اینروزها میبینیم که یک سیل جمعیت از زن و مرد و بچه، کوچک و بزرگ، پیر و جوان در این مسیر در جریان است. چندسالی هم هست که مردم ایران استقبال خوبی از این مراسم باشکوه داشتهاند، تا حدی که در دو سال آخر قبل از کرونا، احساس میشد ایران خالی شده است و دیگر کسی در آن نیست!! بماند که رفقای ما در همین سالهای کرونایی که مرزها مثلا بسته بود هم به پیادهروی رفتند.
در خصوص اصل رفتن یا نرفتن به زیارت اربعین و پیادهروی اربعین نمیخواهم صحبت کنم بلکه موضوع کمی خاصتر است آن هم به فراخور سوال یکی از وبلاگنویسان و نظرات ذیل آن، که تک به تک نظرات برایم جالب بود؛ البته این سوال، سوال جدیدی نیست بلکه همان اوایل که مردم ایران به این مراسم رو آورده بودند، این چنین مسئلههایی مطرح بود و البته آن زمان بیشتر در میان خانوادههای مذهبیتر؛ سوال در خصوص «حضور بانوان در پیادهروی و زیارت اربعین» است.
قبل از پرداختن به مسئله اصلی، میخواهم یک کتاب پیشنهاد کنم به همهی دوستانی که تا به اینجای پست همراه بودهاند؛ چه کسانی که مصمم به شرکت در این پیادهروی و زیارت هستند و چه کسانی که مصمم به نرفتن و چه کسانی که هنوز تصمیم نگرفتهاند و یا کسانی که تهدلشان هنوز راضی نشده است و به کسانی که زیارت اولی هستند و همچنین کسانی که توفیق داشتهاند در این سفر معنوی شرکت کنند، به هر حال اگر تا اینجای کیبردفرساییهای من دوام آوردهای، اگر این کتابچهی حدودا ۹۰ صفحهای را نخوانی، به خودت جفا کردهای؛ منظورم کتاب «اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» از استاد طاهرزاده است، در خاطرم هست این کتاب را قبلا هم معرفی کردهام، امکان دانلود رایگان آن هم وجود دارد. اگر هنوز به خواندنش راضی نشدی، حداقل فهرست این کتاب را نگاهی بینداز!
برگردیم بر سر اصل مسئله حضور بانوان در پیادهروی اربعین آری یا خیر؟
همین ابتدای کار برای کسانی که حوصله خواندن ادامه متن را ندارند یک کلمهای جواب بگویم: هیچ کدام بلکه باید!
بانوان باید در این حرکت تاریخی شرکت کنند، حضور بانوان در این حرکت لازم است؛ البته در حد امکان. نمیخواهم نسخه شخصی برای کسی بپیچم، هر کسی خود میتواند شرایط خود را بسنجد و وظیفه خود را بیابد ولی اگر قرار باشد حکم کلی کنیم در خصوص حضور بانوان در پیادهروی اربعین، بنده فقط و فقط لزوم آن را میفهمم ولاغیر!
به تعبیر استاد طاهرزاده اگر بانوان در این حرکت تاریخی شرکت نکنند، این حرکت عقیم خواهد ماند. وجه تشبیه خوبی هم ایشان در این خصوص دارند که به حضور بانوان در صحنهی انقلاب اسلامی و مبارزات تشبیه میکنند که در حرکت انقلاب اسلامی هم زنان پا به پای مردان حاضر در صحنه بودند.
آیا در دوران انقلاب اسلامی و دوران مبارزه قبل از انقلاب اسلامی، کسی میگفت زنان نباید بیاند در میدان مبارزه؟ حضرت امام به این حضور بانوان افتخار هم میکردند.
خوب از روی منبر بیاییم پایین و کمی هم کف میدانی مسئله را بررسی کنیم؛ بنده که این گونه محکم نظر میدهم البته خود در اوایل از دسته مخالفین بودم با همان استدلالهای دیگران؛ ولی اگر آدم نظرش تغییر نکند که آدم نیست؛ بنده بعد از اینکه چندین سال توفیق شرکت در این مراسم را داشتهام و به عینه مسئله را در دل حادثه تجربه کردهام، میگویم این حرف بیخودی است که به طور کلی میگویند اربعین جای زنان نیست. کسانی که بر این باور هستند، نه واقعا این حرکت را فهمیدهاند و نه نقش زنان را در جامعه میفهمند! در نهایت این زنان هستند که تمدنساز هستند و اگر واقعا اربعین را یک حرکت تمدنی بدانی، نمیتوانی بر این عقیده باقی بمانی که اربعین جای زنان نیست!
البته با همهی اینموارد خوب باید ملاحظاتی را هم در نظر گرفت که واقعا عمدهی بانوان ما خود به این مسائل واقف هستند؛ منظورم سختیها و مشکلات سفر اربعینی نیست، این سختیها برای زن و مرد، برای هر دو هست، حالا یکی کمی بیشتر یا کمتر؛ مسئله این است که باید باور خودمان را نسبت به این سفر معنوی و این حرکت تاریخی تغییر دهیم؛ به تعبر عرفیتر به دنبال این نباشیم که حتما دستمان را به ظریح مطهر برسانیم و یا اینکه حتما در بین الحرمین وارد شویم و... شما وقتی در حال قدم زدن در این مسیر هستید، هنگامی که در ۸۰ کیلومتری کربلا هم هستید، باز هم در حال زیارت هستید، باز هم در محضر امام تشرف پیدا کردهای، اصلا چرا میخواهی این پیادهروی را زود تمام کنی؟ چرا اینقدر عجله داری؟ مگر دلت میآید وقتی در محضر امامت هستی، زود مجلس را تمام کنی؟ شاید یکماه پیش بود که این پست را منتشر کردم، نگاهی به این چند خط در این پست بیندازید. چرا در زیارت به دنبال یک لذتی هستید که شاید اصلا توهمی باشد، چرا فقط در حرم میخواهید با امام ارتباط بگیرید؟ بنده منکر شرف و اهمیت مکان که در اینجا حرم مطهر باشد، نیستم، و منکر این نیستم که در حرم راحتتر ارتباط با امام برقرار میشود؛ ولی شما میتوانید در تمام طول مسیر همان ارتباطی که در حرم با امام میگیرید را با امام خود داشته باشید، با همان کیفیت. این توصیه عمومی بود و مرد و زن نمیشناسد، امّا بیشتر متوجه بانوان مکرم است که لازم نیست حتما خود را به ضریح برسانید.
در خصوص بردن یا نبردن کودکان هم سخن بسیار است، ولی میدانم دیگر دارم زیاده روی میکنم و سر عزیزان را با حرفهایم درد میآورد؛ لذا همهی دوستان را به چند پست اینستاگرامی از حمید کثیری ارجاع میدهم.
بچهها را اربعین پیادهروی ببریم یا نه؟
برنامهریزی پیادهروی اربعین همراه با بچهها
وسایل مورد نیاز سفر خانوادگی اربعین
هزینههای سفر اربعین برای خانواده
و در پایان امیدوارم وقت با ارزشتان را تلف نکرده باشم!