فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

فانوس اندیشه

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر ✿ خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود

کفر متحرک به اسلام می‌رسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمان‌ها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آن‌ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آن‌ها را به کفر پیوند زد.
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄

☆ مراقب باشید وقت با ارزش‌تان تلف‌نشود؛
حتی با نوشته‌های من!
┄┅════┅┄

موقعیت نبود گناه نکردیم؛ توهم تقوا برمان داشت!

یکی از عادت‌هایم این است که وقتی دنبال‌کننده‌ی جدیدی اضافه می‌شود، به وبلاگش سر بزنم. تا اولا هم مخاطبم را بشناسم و دوما فضای وبلاگش را ببینم و چند‌تایی از پست‌هایش را بخوانم، شاید پسندیدم و دنبالش کردم.

یکی از وبلاگ‌ها را  طبق همین عادت باز کردم که به این جمله برخوردم : ...خواهشا اینجا رو اینستا نکنید. (+)

این جمله باعث شد به فکر فرو بروم، مخصوصا که چند روز قبل را روز وبلاگنویسی نامیده‌اند و وبلاگ‌نویسان این روز را به یک دیگر تبریک می‌گویند و در مورد وبلاگنویسی پست می‌گذارند.

 

به نظرتان این خود ما وبلاگ‌نویسان نیستیم که باعث افول بلاگستان فارسی شده‌ایم؟ آیا خودمان نیستیم که ضربه زدیم؟ اصلا برای چه وبلاگ‌نویس شدیم؟ برای آنکه توجه دیگران را به خود جذب کنیم؟ برای جبران کمبود‌های عاطفی که ناشی از کم توجهی است؟ یا برای تفریح و بی‌کار نبودن؟ اگر غیر این است پس چرا وبلاگ را به اینستا و دیگر شبکه‌های اجتماعی تبدیل کردیم؟ چرا هر کاری می‌کنیم تا بازدید زیاد داشته باشیم؟ هر وبلاگی را دیدیم دنبال می‌کنیم، که او هم ما را دنبال کند؟ اصلا چرا به دنبال فالور هستیم؟  می‌خواهید سامانه‌ای راه بیندازیم که مثل اینستا فالور و لایک برای وبلاگ بفروشد؟ مگر هدفمند وبلاگنویسی نمی‌کنید؟

 

بیایید خودمان کمی به فکر خودمان باشیم. بیایید تنها کسانی را که می‌خوانیم، دنبال کنیم. و اگر قرار شد نظری ذیل پستی بگذاریم، نخواهیم خودخواهی و خودپسندی مان را نمایان کنیم و یا اینکه ذیل نظرات تبلیغ وبلاگ کنیم.

 

 

* رابطه این بیت از مولانا با پست رو فهمیدید؟

این پست به مناسبت روز وبلاگنویسی بود البته با تاخیر

نظرات  (۹)

به نظرم آدم‌ها می‌نویسند که خوانده‌ شوند. و هر چه خواننده بیشتر باشد، احساس به ثمر نشستن زحمات هم بیشتر است. اگر این تمایل اجتماعی موجب نزول محتوا نشود، به گمانم اشکالی به آن وارد نباشد. به هر حال افراد به دنبال زیست اجتماعی و روابط انسانی هستند. نمی‌توان به خاطر چنین تمایلی آن‌ها را سرزنش کرد. (مشروط بر عدم تظاهر و عوام‌فریبی در روابط)

پاسخ:
متاسفانه در اکثر مواقع نه تنها باعث عوام فریبی می‌شود که خودفریبی هم به دنبال دارد.  این زیست اجتماعی یعنی گوش برای شنیدن حرف، نه آن که تعداد دنبال کننده و بازیدید و نظر بشود ملاکی برای پز. و حتی گاهی ملاک برای بهتر بودن.

حرف‌تان خیلی دقیق است،‌ اگرها را مدنظر قرار دادید که اشکالی به آن نباشد. خوشم اومد از سبک حرف زدنتان.

سلام و عرض ادب

کسانی که وبلاگ نویسی رو انتخاب می کنن،به معنای ترجیح اون بر سایر  راه های ارائه نوشتار هست،متاسفانه شاید در فضاهایی مثل اینستاگرام گوش های شنوا برای چنین مطالبی وجود نداشته باشه:|، و نکته دیگه هم که وجود داره شبکه های اجتماعی بیشتر به ما اطلاعات آنی میدن،اطلاعاتی که شاید چند مدت دیگه ارزشی نداشته باشن،ولی محتوای وبلاگ عموما محتوای همیشگی هست،مثلا هنوزم وقتی بعد از چند سال به وبلاگ های قدیمی بلاگفا که شاید دیگه به روزرسانی هم نشن سر میزنیم،از خوندن محتواشون لذت می بریم

پاسخ:
بله قطعا کسانی که وبلاگ‌نویسی را ترجیح می‌دن فضایی متفاوت دارند، امّا اگر مواظب نباشیم همین فضای وبلاگ هم به سمت شبکه‌‌های اجتماعی می‌ره.

سلام

این بیت مولانا به نظرم آشنا اومد :))

اما ارتباطش رو با پست شما متوجه نشدم قضیه چیه؟ :)

پاسخ:
سلام.
اتفاقا این شعر رو وقتی توی وبلاگ شما دیدم به یادش افتادم ! 

ارتباطش دیگه جزء تمرین در خانه هست، باید خودتون حلش کنید:)

هدف دقیق خودت از وبلاگ نویسی چیه؟

پاسخ:
اولا سلام آقا جواد.

اگر هدف دقیقم رو بخوای به صورت حضوری باید بشنوی؛ و چون وقت قبلی برای حضور نگرفتی و حالا حالا وقت بهت نمی‌دم :)) به صورت غیر دقیق بهت می‌گم:

بازخوانی آرا و اندیشه‌ها و آموخته‌هایم در مقام ارائه و در مقام امتحان و گشوده شدن راه گفتگو و تفکر و  تصحیح اشتباهاتم در جامعه‌ی وبلاگی که اقشار مختلفی را در بر دارد.

والا توی اینستا هم این حق رو برای خودم قائل هستم، چه رسد به اینجا

پاسخ:
خیلی خوبه. ولی باید دیگران را مجاب کرد که این حق را رعایت کنند و همچنین خودمان رعایت کنیم

 

همیشه وقتی ی پستی رو میخونم و حرفی برای گفتن ندارم یا خیلی حرف برای گفتن دارم،فقط لبخند میزنم..

+با ذکر اینکه نظر قبلی رو قبل از خوندن این پست فرستادم...و فکر میکنم هم اکنون نیاز به ویرایش پیدا کرده-_-

به هر حال باز هم از بسیاری سخن ترجیح میدم سکوت کنم...

موفق باشید(:

یا حسین..

 

 

پاسخ:
حالا سکوت‌تون از نوع اول بود یا دوم ؟ اگر از نوع دوم بود ما مشتاق حرف‌های زیاد شما هستیم.


و همچنین منتظر ویرایش نظر قبلی‌تان هستم!

منتظر نمانید چون اینجانب آنقدر از زیاده گویی هایش طعنه شنیده است که دیگر به سکوت روی آورده(:

 

پاسخ:
به هر حال اگر از زیاده گویی‌هایتان ما را هم بی نسیب نمی‌کردید خوشحال می‌شدیم.

و اینکه آیا منتظر ویرایش نظر قبلی‌تان هم نباشیم؟؟؟؟

(ایموجی لبخند برعکس)

بله.نباشید ...
(به هر حال،پوزش):)

پاسخ:
:)

سلام

این حرفتان درست ، ولی گاهی موقع ها مشکلات روزمره زندگی باعث میشه به وبلاگ‌هایی که همیشه می‌خواندیم سر نزنینم. و این به معنای دنبال کردنِ بدون خواندن نیست.

پاسخ:
سلام
این موارد که شما می فرمایید خود به خود شامل حرف‌های من نمیشه. بیشتر منظورم کسایی که فضای وبلاگ رو مثل اینستا می دونن، دنبال می کنن که دنبال بشن و ...