باید به تولد انسانهای کامل نظر کرد که دارای حقیقت هستند و تولد آنها تولد حقیقت انسانیت است و نوری به عالم انسانیت اضافه شده است؛ در حالی که تولد مثل منی، به خودی خود هیچ چیز نیست، مگر اینکه در طول زندگی در ذیل انسانهای کامل قرار گیریم! (+)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واقعا به این فکر کردید که جشن تولد از کی و کجا توی ایران باب شده؟
آخه اینکه تو شمعی را فوت کنی و قبول کنی که یکسال دیگر از عمرت را خاموش کردی، و دیگران هم برایت کف بزنند چه معنایی دارد؟ مسخرهتر از آن اینکه حتما باید کیکی باشد و کادو هم باشد؟
شاید هم همه میدانند که تو چقدر از اینکه یکسال دیگر از عمرت گذشت ناراحت هستی و میخواهند با کادو و کیک تو را خوشحال کنند!
جالب است برای اینکه ۱۰۰ سال زنده باشی، باید شمعها را فوت کنی!
ولی به نظرم باید تولدها را تسلیت گفت؛ تسلیت به خاطر این که یکسال را از دادی. ما مدام در حال مردن هستیم و فرصتهای خود را از دست میدهم پس چه معنایی دارد که به خاطر از دست دادن یکسال فرصت جشن بگیریم؟
اگر سال روز تولدهای مان را جشن نمیگرفتیم، در عوض چند ساعتی به سالی که گذشت فکر میکردیم، شاید حال و اوضاع مان خیلی بهتر بود.
پینوشت:
مناسبت این پست در امروز، به دنیا آمدن من در چندین سال پیش در اذان صبح چنین روزی است!